عبدالرضا مظاهری
چکیده
دین اسلام غیر از صورت ظاهری، احکام باطنی هم دارد و شریعت با آنکه علم به ظاهر است، مانع تحصیل علم باطنی همچون طریقت و حقیقت نمیشود؛ زیرا رابطة ظاهر و باطن، رابطهای حقیقی است نه تصنّعی و ساختگی و باطن، اعمال ظاهری را هدایت و تغذیه میکند، چنانکه «ایمان» مستلزم اعمال باطنی قلب است و «نیّت» اصل و روح همة اعمال است و سیّد ...
بیشتر
دین اسلام غیر از صورت ظاهری، احکام باطنی هم دارد و شریعت با آنکه علم به ظاهر است، مانع تحصیل علم باطنی همچون طریقت و حقیقت نمیشود؛ زیرا رابطة ظاهر و باطن، رابطهای حقیقی است نه تصنّعی و ساختگی و باطن، اعمال ظاهری را هدایت و تغذیه میکند، چنانکه «ایمان» مستلزم اعمال باطنی قلب است و «نیّت» اصل و روح همة اعمال است و سیّد حیدر آملی شریعت و فروع خمسة آن مانند نماز، روزه، حج، زکات و جهاد را در مراتب سهگانه شریعت، طریقت و حقیقت اثبات میکند و مانند عرفای دیگری همچون رشیدالدّین میبدی در کشفالأسرار و ابوسعید ابیالخیر برای اثبات این پیوند به این حدیث رسولالله استناد مینماید: «الشَّرِیعَةُ أَقوَالِی وَ الطَّرِیقَةُ أَفعَالِی وَ الحَقِیقَةُ أَحوَالِی...». به همین دلیل، عرفا هماهنگی سلوک عارف با قرآن و احادیث را از اصول اساسی سلوک میدانند.
صمد عبداللهی عابد؛ محمد بستان افروز
چکیده
داستان های قرآن کریم ، خصوصیات و ویژگی های منحصر به فردی دارد که مختص خود قرآن است به گونه ای که از یک داستان ، آن بخش از وقایع را بازگو می کند که در برآوردن هدف هدایت قرآن موثر است و پایبند به این نیست که تمام جزئیات وقایع را بیان کند. در این مسیر از داستان های تخیلی و تو خالی برای ارائه هدف خود استفاده نمی کند اما این به معنای آن نیست که ...
بیشتر
داستان های قرآن کریم ، خصوصیات و ویژگی های منحصر به فردی دارد که مختص خود قرآن است به گونه ای که از یک داستان ، آن بخش از وقایع را بازگو می کند که در برآوردن هدف هدایت قرآن موثر است و پایبند به این نیست که تمام جزئیات وقایع را بیان کند. در این مسیر از داستان های تخیلی و تو خالی برای ارائه هدف خود استفاده نمی کند اما این به معنای آن نیست که قرآن در بازگو کردن قصه های خود از قالب های هنری استفاده نمی کند. یکی از شیوه های بیانی قرآن برای تبیین حقایق و مطالب فراتر از درک محدود بشری، به کار بردن تمثیل و تشبیه است تا مخاطبان در نسل های مختلف، آن را درست بشناسند و درک کنند چنان که می فرماید: و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون. این مثال ها را برای مردم می زنیم. باشد که بیندیشند. برخی از مفسران، داستان هایی از قرآن را فقط نمادین دانسته اند و واقعیت آن را انکار کرده اند در حالی که گروهی دیگر، کلام و بیان قرآن را واقعیت می دانند. این جستار به بیان دیدگاه های مفسران در این زمینه پرداخته، تعابیر ایشان در واقعی یا تخیلی بودن برخی از داستان های قرآنی را مورد بحث قرار داده است و بر این اساس به عنوان نمونه، به بررسی داستان آدم ع و فرزندانش پرداخته است