محمدعلی طباطبایی؛ عبدالهادی مسعودی؛ محمدعلی مهدوی راد
چکیده
در میان آیاتی که معمولاً برای اثبات تحریف تورات بدانها استناد میشود، دو دسته آیات خاص وجود دارند که بسیاری از محققان مسلمان و قرآنپژوهان غربی آنها را حاکی از وقوع «تحریف لفظی» در تورات (و یا انجیل) قلمداد کردهاند. یکی آیاتی که در آنها از «تبدیل» سخن به میان آمده و دیگری آیۀ 79 بقره که از «نوشتن کتاب با دستان» ...
بیشتر
در میان آیاتی که معمولاً برای اثبات تحریف تورات بدانها استناد میشود، دو دسته آیات خاص وجود دارند که بسیاری از محققان مسلمان و قرآنپژوهان غربی آنها را حاکی از وقوع «تحریف لفظی» در تورات (و یا انجیل) قلمداد کردهاند. یکی آیاتی که در آنها از «تبدیل» سخن به میان آمده و دیگری آیۀ 79 بقره که از «نوشتن کتاب با دستان» توسط یهودیان سخن میراند. پژوهش حاضر با تکیه بر دانشهای معناشناسی و کاربردشناسی و با استناد به روابط بینامتنی تلاش میکند به بررسی این آیات بپردازد. این بررسی نشان میدهد که بر اساس کاربردهای قرآنی، «تبدیل» صرفاً موضوعی مربوط به فضای شفاهی است و هیچ ارتباطی با تورات یا سایر کتابهای مقدس ندارد؛ بلکه تنها ناظر به تبدیل سخن خاصی است که در قرآن صراحتاً به آن اشاره شده است. «نوشتن کتاب با دستان» نیز، برخلاف دیدگاه رایج نزد مفسران که آن را دال بر تحریف تورات یا جعل کتابی در کنار تورات میدانند، تنها اشاره به یک دیدگاه غلوآمیز یهودیان دربارۀ چگونگی کتابت متن تورات دارد و بنابراین کاملاً بیارتباط با موضوع تحریف است.
محمد صدقی
چکیده
یکی از مسائل که در اسلام اهمیّت ویژهای دارد، بررسی تاریخ حدیث از این نظر است که نهی از کتابت حدیث به چه دلیل و هدفی انجام گرفت؟ آیا رسول خدا (ص) کتابت حدیث را نهی فرموده بود؟ و اگر آن حضرت منع نموده بود، چرا عدّهی چشمگیری از صحابه حدیث نبوی را مینوشتند؟ برعکس اگرآن حضرت (ص) منع نفرموده بود، چه عواملی موجب جلوگیری از کتابت حدیث شد و ...
بیشتر
یکی از مسائل که در اسلام اهمیّت ویژهای دارد، بررسی تاریخ حدیث از این نظر است که نهی از کتابت حدیث به چه دلیل و هدفی انجام گرفت؟ آیا رسول خدا (ص) کتابت حدیث را نهی فرموده بود؟ و اگر آن حضرت منع نموده بود، چرا عدّهی چشمگیری از صحابه حدیث نبوی را مینوشتند؟ برعکس اگرآن حضرت (ص) منع نفرموده بود، چه عواملی موجب جلوگیری از کتابت حدیث شد و هدف از آن چه بوده است؟ نویسندهی این مقاله بدیننتیجه رسیده است که ادّعای نهی از کتابت حدیث از سوی رسول خدا (ص)، نمیتواند درست باشد، بلکه به نظر میرسد که رأی درست در این مورد آن است که نهی از کتابت حدیث نبـوی، بعد از رحلت آن حضرت (ص) و از سـوی دستگاه حاکم وقت، بهویژه از سوی خلیفهی دوم و هدف از این کار تقویت پایههای حکومت نـوپا بوده است. از اینرو، بهرغم اشارهی صحابه بر نوشتن سنّت نبوی، به مردم اجازه داده نشد حدیـث را جز آن احادیثی که دستگاه تأیید میکرد، بنویسند و با کتابت حدیث، آثار صحیح نبوی، سالم بهدست مسلمین برسد که در نتیجهی این ممنوعیّت، بسیاری از احادیث نبـوی در اینباره متروک شد یا مغفول ماند و مردم از سنّت نبوی بهویژه آن احادیث که مربوط به امر خلافت بود، ناآگاه ماندند و بدینترتیب از خالیشدن پشتوانهی فکری و ایدئولوژیک حکومت جدید جلوگیری شد.