محمد صدقی آلانق
چکیده
چکیده از مسائل بسیار مهم در حوزة فهم و شناخت هر مکتب، وجود افرادی است که تبیین و توضیح مکتب به عهدۀ آنان است تا افراد دیگر با دخالتهای غیرعالمانه، زمینۀ سردرگمی را برای پیروان مکتب فراهم نکنند. حال در باب مکتب اسلام این پرسش مطرح است که آیا همانگونه که قرآن کریم تبیین دین را به عهدۀ رسول خدا(ص) گذاشته، خود آن حضرت نیز تبیین دین را ...
بیشتر
چکیده از مسائل بسیار مهم در حوزة فهم و شناخت هر مکتب، وجود افرادی است که تبیین و توضیح مکتب به عهدۀ آنان است تا افراد دیگر با دخالتهای غیرعالمانه، زمینۀ سردرگمی را برای پیروان مکتب فراهم نکنند. حال در باب مکتب اسلام این پرسش مطرح است که آیا همانگونه که قرآن کریم تبیین دین را به عهدۀ رسول خدا(ص) گذاشته، خود آن حضرت نیز تبیین دین را برای دوران پس از خود به عهدة کسی یا کسانی واگذار کرده که برای مسلمانان مراجعه به غیرمجاز نباشد و در نتیجه، اگر فرد غیرمسئول غیرمجاز به تبیین دین پرداخت، معتبر نیست یا واگذار نکرده است؟ همچنین اگر افرادی را برای این کار معیّن فرموده، آنان چه کسانند؟ خلاصه اینکه، مرجعیّت دین بعد از پیامبر(ص) به عهدة کیست؟ پاسخ اینکه احادیث زیادی برای این منظور از پیامبر بزرگوار اسلام(ص) به یادگار مانده است، بهویژه حدیث ثقلین که به جداناپذیری اهل بیت و عترت از قرآن و به تمسّک امّت به آنان و تضمین گمراه نشدن در صورت تمسّک بر قرآن و اهل بیت(ع) تأکید مینماید، این حدیث با تعابیر متعدّد در منابع فریقین آمده است، امّا به دلیل اینکه میان دانشمندان اسلام در مراد از اهل بیت اختلاف پیدا شده، عملاً رسالت این حدیث ناتمام مانده است! این مقاله با بررسی تطبیقی اقوال دانشمندان و محدّثین اسلام (اعمّ از سنّی و شیعه) در باب سند و محتوا (بهویژه محتوا)ی حدیث ثقلین، نظریّة جامع و مدلّل در این مورد را در اختیار خوانندگان قرار داده است و آن اینکه همة علمای شیعی و اکثریّت قریب به اتّفاق مفسّرین، دانشمندان و محدّثین اهل سنّت بر این باورند که مراد از اهل بیت در آیۀ تطهیر و حدیث ثقلین آن افرادند که همانند قرآن معصوماَند و از سوی خدا از هر ناپاکی دورند و هرگز از قرآن جدا نیستند و آنان کسی جز علی(ع) و حضرت زهراء(س) و حسنین(ع) نمیباشد و امّت موظّف هستند تنها به اینها مراجعه کنند و تمسّک نمایند وگرنه به فرمایش نبوی گمراه خواهند شد.
علی سروری مجد
چکیده
یکی از اهداف بلند قرآن کریم ایجاد زندگی نیکو یا جامعة آرمانی بوده است. البتّه اصطلاح مدینة فاضله یا جامعة آرمانی در قرآن یا متون روایی وجود ندارد، بلکه ریشه در تعالیم انبیا دارد و مجموعة آیات و روایاتی که دربارة اهداف و کیفیّت زندگی مطلوب بشری سخن میگوید، ما را به این سمت و سو هدایت میکند. از نظر قرآن کریم و روایات معصومین(ع) نه تنها ...
بیشتر
یکی از اهداف بلند قرآن کریم ایجاد زندگی نیکو یا جامعة آرمانی بوده است. البتّه اصطلاح مدینة فاضله یا جامعة آرمانی در قرآن یا متون روایی وجود ندارد، بلکه ریشه در تعالیم انبیا دارد و مجموعة آیات و روایاتی که دربارة اهداف و کیفیّت زندگی مطلوب بشری سخن میگوید، ما را به این سمت و سو هدایت میکند. از نظر قرآن کریم و روایات معصومین(ع) نه تنها دست یافتن به جامعة آرمانی امکانپذیر است، بلکه هدف بعثت انبیا همین بوده است. پرسش اصلی ما در این پژوهش این است که از منظر قرآن کریم جامعة آرمانی چه ویژگیهایی دارد؟ قرآن و عترت دو یادگار بینظیر پیامبر اکرم (ص) است. بدیهی است بدون آموزههای پیامبر اکرم(ع) و عترت پاک آن حضرت امکان تبیین و تفسیر قرآن وجود ندارد. امامان معصوم(ع) وارثان انبیای بزرگ الهی هم در حکمت نظری و هم در حکمت عملی. این آرزوی دیرینة بشر یعنی جامعة مطلوب قرآنی را ترسیم کردهاند. در حدّ مجال این مقاله، به ویژگیهای مستخرج از آموزههای قرآن دربارة جامعة آرمانی پرداخته خواهد شد. متفکّران اسلامی در کُتُب اخلاقی به بحثهای کلّی و تا حدّی دستهبندی موضوعات یا بحثهایی پیرامون آزادی، حقوق بشر، منزلت عقل، ارزش علم و ... پرداختهاند، امّا تمرکز این مقاله بر تحلیل ابعاد یک موضوع خاصّ و مورد نیاز ضروری بشر معاصر و آینده، یعنی «جامعة آرمانی از منظر قرآن» استوار است. مهمترین ویژگیهای بهدست آمده از آموزههای قرآن و عترت در این باره عبارتند از: عقلگرایی، برپایی عدل، حاکمیّت امام، احسان، گسترش دانش، شکوفایی اقتصادی.