فاطمه علایی رحمانی؛ فرشته معتمد لنگرودی؛ فریده امینی
چکیده
«بینامتنیت» نظریهای است که بر ضرورت وجود رابطه بین متون تأکید دارد و روابط بین متون و چگونگی ارتباط آنها را مورد کنکاش قرار میدهد. کاربست این نظریه در حیطه قرآن و احادیث در تبیین پیوند عمیق قرآن و عترت مؤثر است. این پژوهش به روابط بینامتنی دعاهای صحیفه سجادیه در موضوع شیطان با قرآن میپردازد تا افق معنایی جدیدی از این دعاها ...
بیشتر
«بینامتنیت» نظریهای است که بر ضرورت وجود رابطه بین متون تأکید دارد و روابط بین متون و چگونگی ارتباط آنها را مورد کنکاش قرار میدهد. کاربست این نظریه در حیطه قرآن و احادیث در تبیین پیوند عمیق قرآن و عترت مؤثر است. این پژوهش به روابط بینامتنی دعاهای صحیفه سجادیه در موضوع شیطان با قرآن میپردازد تا افق معنایی جدیدی از این دعاها را ارائه دهد.روش مورد استفاده در این جستار، تحلیلی-اسنادی است. به نظر میرسد تعامل آگاهانه امام سجاد(ع) با قرآن زمینه سازش و هماهنگی میان متن پنهان و متن حاضر را فراهم کردهاست. صحیفه سجادیه همچون قرآن در موضوع شیطان به اوصاف و عملکرد شیطان پرداخته است و در موارد زیادی درک عمیق دعاهای مربوط به دفع شیطان تنها در پرتو شناخت رابطه کیفی آنها با قرآن امکانپذیر نیست، با خوانش دقیق، دعاهای صحیفه سجادیه، به این نتیجه میرسیم که بیشترین شکل روابط بینامتنی قرآن با این ادعیه، به صورت نفی متوازی است که در آن، امام سجاد(ع) نوعی سازش میان متن پنهان و متن حاضر ایجاد کرده اند و تعاملی آگاهانه با آن پدید آورده اند.حضرت در دعاهای خویش با تکیه بر مضامین قرآنی از موضوعاتی چون دامهای شیطان، کید و مکر شیطان، تزیین امور باطل توسط او، دور کردن شیطان با قدرت عبادت الهی، حفظ فرزندانش از شرّ شیطان، قرار نگرفتن در شمار دوستان شیطان و ... سخن گفته است.
سهیلا جلالی کندری؛ فرشته معتمد لنگرودی
چکیده
اعجاز قرآن از جمله مسایل محوری در مباحث اندیشمندان است. ابوسلیمان خطابی و عبدالقاهر جرجانی از صاحبنظران در این عرصه هستند که وجه اعجاز قرآن را در نظم آن مطمح نظر قرار دادهاند. جستار حاضر، با روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکرد مقایسه و نقد، به بررسی آرای خطابی و جرجانی در زمینة اعجاز قرآن کریم پرداختهاست. خطابی معتقد است که اساس بلاغت ...
بیشتر
اعجاز قرآن از جمله مسایل محوری در مباحث اندیشمندان است. ابوسلیمان خطابی و عبدالقاهر جرجانی از صاحبنظران در این عرصه هستند که وجه اعجاز قرآن را در نظم آن مطمح نظر قرار دادهاند. جستار حاضر، با روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکرد مقایسه و نقد، به بررسی آرای خطابی و جرجانی در زمینة اعجاز قرآن کریم پرداختهاست. خطابی معتقد است که اساس بلاغت در قرآن به گونهای است که اگر لفظی از جای خود برداشته شود و لفظ دیگری به جای آن قرار گیرد، سخن تباه میگردد یا شکوه و جلوهای که داشته، از میان میرود و در نتیجه، بلاغت رخت برمیبندد. لیکن نظریة نظم از منظر جرجانی با نحو مرتبط است. از دیدگاه وی، نظم از طریق ادراک معانی نحوی محقّق میگردد و این ادراک از طریق گزینش نیکو میسّر است. وی معتقد است که لفظ در نظم، تابع معناست. همچنین، ارتباط میان الفاظ، مانند ارتباطهای نحوی، به خودی خود، به نظم منجر نمیشود، بلکه ترتیب معانی و ساختار آن در ذهن متکلّم است که موجب نظم میشود. خطابی و جرجانی هر دو اعجاز تأثیری قرآن را میپذیرند، ولی تحدّی قرآن را در نظم آن دانستهاند. تأمل در نظرات این دو اندیشمند نشان میدهد که رویکرد خطابی در البیان بلاغی است، اما جرجانی در دلائل الإعجاز رویکردی نحویـ بلاغی و در عین حال، هنری دارد. در حقیقت، جرجانی اندیشة نظم را به کمال رساند، به گونهای که اکنون از نظر بسیاری، مهمترین وجه اعجاز محسوب میشود.
فتحیه فتاحی زاده؛ فرشته معتمد لنگرودی
دوره 7، شماره 22 ، فروردین 1395، ، صفحه 95-132
چکیده
«بینامتنی» نظریّهای است که روابط بین متون و چگونگی ارتباط و تعامل آنها را مورد کنکاش قرار میدهد و موجب آفرینش متن جدید میشود. بر اساس این نظریّه، هر متنی یک بافت جدید از نقل قولهای متحوّل شده است. روابط بینامتنی ابزار مفیدی برای مخاطب در خوانش متن محسوب میشود. بر اساس این نظریّه، اتّصال خطبة فدک حضرت زهرا(س) (به عنوان قرآن ...
بیشتر
«بینامتنی» نظریّهای است که روابط بین متون و چگونگی ارتباط و تعامل آنها را مورد کنکاش قرار میدهد و موجب آفرینش متن جدید میشود. بر اساس این نظریّه، هر متنی یک بافت جدید از نقل قولهای متحوّل شده است. روابط بینامتنی ابزار مفیدی برای مخاطب در خوانش متن محسوب میشود. بر اساس این نظریّه، اتّصال خطبة فدک حضرت زهرا(س) (به عنوان قرآن ناطق) و قرآن صامت در دو سطح روساخت و زیرساخت قابل پژوهش است. به نظر میرسد که تعامل آگاهانة حضرت زهرا(س) با قرآن زمینة سازش و هماهنگی میان متن پنهان و متن حاضر را فراهم کرده است. از این رو، در موارد زیادی، درک عمیق خطبة فدک حضرت جز در پرتو شناخت رابطة کیفی آن با قرآن امکانپذیر نیست. این پژوهش به روابط بینامتنی خطبههای آن حضرت با قرآن کریم میپردازد تا افق معنایی جدیدی از این خطبه را ارائه دهد. روش مورد استفاده در این جستار، از نوع تحلیلیـ اسنادی است. نتایج به دست آمده از تحقیق، گویای آن است که پُربسامدترین روابط بینامتنی خطبة فدک با قرآن، از نوع ساختاری است و به شکل نفی متوازی است که در آن، حضرت توانسته نوعی سازش استوار میان کلام خویش و متن غایب ایجاد کند و تعاملی آگاهانه با آن خَلق نماید.