سیدمحمدرضا میرسید
چکیده
قرآن کریم در آیات 83 تا 98 سوره کهف به شخصیت ذوالقرنین اشاره کردهاست. یافتن مصداق واقعی ذوالقرنین همواره دغدغه مفسرین و قرآن پژوهان بودهاست. ابوالکلام آزاد با تتبع در تورات و بررسی تاریخ ایران باستان به این نتیجه رسیده که کورش کبیر پادشاه ایران همان ذوالقرنین قرآن است. فرازهایی از کتاب مقدس، دیهیم شاخ گونه تندیس دشت مرغاب، جنگهای ...
بیشتر
قرآن کریم در آیات 83 تا 98 سوره کهف به شخصیت ذوالقرنین اشاره کردهاست. یافتن مصداق واقعی ذوالقرنین همواره دغدغه مفسرین و قرآن پژوهان بودهاست. ابوالکلام آزاد با تتبع در تورات و بررسی تاریخ ایران باستان به این نتیجه رسیده که کورش کبیر پادشاه ایران همان ذوالقرنین قرآن است. فرازهایی از کتاب مقدس، دیهیم شاخ گونه تندیس دشت مرغاب، جنگهای کورش کبیر در ناحیه شمال، جنوب و شرق ایران به همراه رفتارهای بعضاً ملایمتآمیز او با دشمنان مغلوب به ویژه خدماتش به یهودیان بابل را از جمله شواهد همسانانگاری کورش با ذوالقرنین میداند. وی با اشاره به عبارتهایی از تورات و زرتشتی بودن هخامنشیان بر موحد بودن کورش صحه میگزارد. هرچند برخی شواهد ارائه گردیده علیالظاهر بر ویژگیهای ذوالقرنین در قرآن قابل تطبیق است ولی مواردی همچون مسأله موحد بودن کورش به خدای یکتا و ایمان وی به معاد، عدم رفتار عدالتآمیز با مجرمان و ثبت نشدن بنای سد آهنی به نام کورش در منابع تاریخی از مهمترین مسائلی است که آشکارا بر نظریۀ همسانانگاری کورش کبیر با ذوالقرنین قرآن خدشه وارد میکند. این مقاله ضمن بررسی دیدگاه ابوالکلام و نقد آن بر نارسایی شواهد ارائه شده و وجود تفاوت آشکار بین ذوالقرنین و کورش تأکید میکند.