محمد حسین بیات
چکیده
دیدگاه ابنعربی در باب خلافت و امامت بعد از رحلت رسول اکرم (ص) از ویژگی خاصّی برخوردار است. وی نخست بهگونهای سخن میگوید که خواننده میپندارد مقصود وی، امامت و خلافت عرفانی میباشد و ربطی به دیدگاههای کلامی شیعی و سنّی در این باره ندارد، لیکن بعد از بررسی و دقّت نظر معلوم میشود که وی با شیوهی خاصّ خود، در نهایت دیدگاه کلامی ...
بیشتر
دیدگاه ابنعربی در باب خلافت و امامت بعد از رحلت رسول اکرم (ص) از ویژگی خاصّی برخوردار است. وی نخست بهگونهای سخن میگوید که خواننده میپندارد مقصود وی، امامت و خلافت عرفانی میباشد و ربطی به دیدگاههای کلامی شیعی و سنّی در این باره ندارد، لیکن بعد از بررسی و دقّت نظر معلوم میشود که وی با شیوهی خاصّ خود، در نهایت دیدگاه کلامی اهل سنّت را به زبان آورده و بهگونهای شگفتانگیز، خلافت را با تمسّک به اجماع صحابه و اصالتبخشیدن بدان، برای خلیفهی اوّل و دوم به اثبات رسانیده است. وی جمیع نصوص وارده از جانب پیامبر خدا(ص) را در باب امامت و خلافت انکار نموده، سپس احادیث متواتری چون حدیث غدیر و ثقلین را با تحریف نقل کرده است. آنگاه با موضوعیّتدادن به اجتهاد علما و حکّام، جمیع خطاهای آنان را توجیه و همهی ایشان را تبرئه نموده است. نویسندهی این مقاله، در حدّ توان یک مقاله، این دیدگاه ابنعربی را از جهات گوناگون واکاوی کرده، سپس یکایک آنها را نقد کرده است