محمد سبحانی نیا؛ زینب رمضانیعلوی
چکیده
سیمای قرآن در آیینة تمامنمای گفتار امیرمؤمنان (ع) با توصیفات اعجابآوری ترسیم شده است. ازجمله درباره یکی از ویژگیهای آن کتاب فرموده است: «فـالقرآنُ آمـرٌ زاجرٌ و صامت ناطقٌ» مخاطب در وهلة نخست، با یک ناسازگاری روبهروست و شـاید برای او این پرسش مطرح شود: چگونه میتوان معادلة «ساکتِ گویا» را حل نمود؟ اگر قرآن گویاست، ...
بیشتر
سیمای قرآن در آیینة تمامنمای گفتار امیرمؤمنان (ع) با توصیفات اعجابآوری ترسیم شده است. ازجمله درباره یکی از ویژگیهای آن کتاب فرموده است: «فـالقرآنُ آمـرٌ زاجرٌ و صامت ناطقٌ» مخاطب در وهلة نخست، با یک ناسازگاری روبهروست و شـاید برای او این پرسش مطرح شود: چگونه میتوان معادلة «ساکتِ گویا» را حل نمود؟ اگر قرآن گویاست، چرا صامت و خاموش است؟ از یکسو، امام علی (ع) با عبارت؛ «ینْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْض» و امر به استنطاق از قرآن همگان را به فهم قرآن فراخوانده و از سوی دیگر، بهصراحت از صامت بودن قرآن و وجوه پذیری قرآن سخن گفتهاند. پژوهش حاضر، میکوشد با روش توصیفی و تحلیل محتوا، نشان دهد کلام موردنظر، از موارد متناقضنمای خیالی بهحساب میآید که با توجه به شواهد مختلف میتوان به مراد حقیقی امام پی برد. قرآن باوجود ساکت بـودن، حـاوی اندرزهایی است کـه گویا به آن صفت ناطق بودن میبخشد. یافته پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه امام علی (ع) کلام الهی بهگونهای تنزّل پیداکرده که قابلفهم برای همگان است درعینحال، برای فهم کامل از آن کتاب مقدس و پی بردن به همه مراتب، مراجعه به مخبر صادق و امام معصوم، ضروری است. امام (ع) ضمن اینکه نطق جوارحی و ظاهری را از قرآن نفی کرده، بر نیاز قرآن به مستنطق و مفسِّر تأکید نموده است.
روح الله محمدعلی نژاد عمران؛ حمید نصرتی؛ فرزاد دهقانی
چکیده
تدبر دستوری همگانی است که انجام آن در قرآن برای عموم میسّر دانسته شده است؛ صاحبنظران علوم قرآنی در پی سادهترین راه برای آموزش تدبر در قرآن به عموم مردم روشهائی را به دست دادهاند. ازجمله روشهای ارائه شده، شیوة سوره-واژهمحور است. شیوهای که برای تدبر در قرآن، تکیه محض بر واژه و یا بر یک سوره خاص نداشته؛ بلکه بهصورت تلفیقی ...
بیشتر
تدبر دستوری همگانی است که انجام آن در قرآن برای عموم میسّر دانسته شده است؛ صاحبنظران علوم قرآنی در پی سادهترین راه برای آموزش تدبر در قرآن به عموم مردم روشهائی را به دست دادهاند. ازجمله روشهای ارائه شده، شیوة سوره-واژهمحور است. شیوهای که برای تدبر در قرآن، تکیه محض بر واژه و یا بر یک سوره خاص نداشته؛ بلکه بهصورت تلفیقی به کلمات و سورهها میپردازد. این مقاله به شیوۀ کتابخانهای و با روش توصیفی- تحلیلی به نقد شیوة تدبر سوره - واژهمحور قرآن کریم و کارکردهای پرداختهاست. در شیوۀ سوره – واژه محور، تدبر احاطه بر غرض نزول کلمات، آیات و سوَر معنا شده که شرط تحقق آن طهارت بوده و نخستین گام در آن، تفکر است. تدبر در این شیوه، از سطوح مختلفی برخوردار میباشد که با رسم نمودارهایی همراه است. این شیوه ضمن بهرهمندی از امتیازات، مورد نقد مبنائی و روشی است؛ تدبر، احاطه و دستیابی به کنه مطلب نیست بلکه دقت و تأملی عمیق است که همراه با توجه قلبی باشد. ثانیاً تفکر، سطحی متفاوت از تدبر بوده و نباید مرحلهای از آن دانست. ثالثاً هدف تدبر، عمومی کردن فهم قرآن است لذا تعیین سطوح مختلف در استفاده از این شیوه و رسم نمودارهای پیچیده که نیازمند کسب مهارتهای فراوانی است برای عموم میسّر نبوده و به تفسیر نزدیکتر است. رابعاً آنچه در شیوه مورد بحث به تدبر کلمهای یاد میشود، نوآوری خاصی نشده است جز اینکه نمودارهای پیچیده به آن اضافه شده که فرد را دچار سرگردانی میکند.