لیلا ذوقی؛ ناهید سلطان آبادی
چکیده
این مطالعه باهدف تجربه زیسته اضطراب مرگ، قبل و پس از بازگشت دوباره به زندگی انجام گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، تجربهکنندگان پدیده مرگ تقریبی حاضر در برنامه تلویزیونی زندگی پس از زندگی بودند که از بین آنها تعداد 10 مصاحبه انتخاب و ثبت و ضبط شدند. اطلاعات بهدستآمده با رویکرد 7 گانه کلایزی تجزیهوتحلیل ...
بیشتر
این مطالعه باهدف تجربه زیسته اضطراب مرگ، قبل و پس از بازگشت دوباره به زندگی انجام گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، تجربهکنندگان پدیده مرگ تقریبی حاضر در برنامه تلویزیونی زندگی پس از زندگی بودند که از بین آنها تعداد 10 مصاحبه انتخاب و ثبت و ضبط شدند. اطلاعات بهدستآمده با رویکرد 7 گانه کلایزی تجزیهوتحلیل شدند و از مجموع مصاحبهها 16 مضمون اصلی و 37 مضمون فرعی استخراج شد. یافتههای پژوهش نشان داد اغلب تجربهگران در موقعیتهای مواجه با بیماری و در شرایط نارضایتی از زندگی، مرگ تقریبی را تجربه کردند. مؤلفههای مشاهده نور، ملاقات با اموات، موجودات والا و روحانی، نداشتن اختیار، تشدید حواس بینایی، تجربه احساسات خوشایند و ناخوشایند، درک رویدادهای اطراف بدن، مشاهده بهصورت خیره شدن نگاه و مشاهده از همه زوایا و مرور زندگی از مهمترین مؤلفههای تبیین تجربه زیسته تجربهگران بود. همچنین پدیدههایی مانند آب، نور، زمان و مکان و هیبت ظاهری اموات نسبت به ماهیت زمینی پدیدهها تغییر کرده بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد زندگی برای این افراد معنا و مفهوم جدیدی پیداکرده و ترس، اضطراب و غفلت از مرگ نیز پس از بازگشت به زندگی از بین رفته بود.