قرآن پژوهی
محمدتقی دیاری بیدگلی؛ سید محمد تقی موسوی کراماتی
چکیده
نوشتار حاضر به نقش انگارههای زبانشناختی قرآن در تکوین رهیافتهای سهگانة فراحداکثری، حداقلی و حداکثری جامعیت قرآن پرداختهاست. در این پژوهش، روشن میشود که چگونه انتخاب هر یک از آرائی که در این عرصه است، ساختاری متفاوت از موضوع جامعیت قرآن میآفریند. در ارزیابیهایی که میان انگارههای مختلف زبانشناختی همچون زبان رمزی، ...
بیشتر
نوشتار حاضر به نقش انگارههای زبانشناختی قرآن در تکوین رهیافتهای سهگانة فراحداکثری، حداقلی و حداکثری جامعیت قرآن پرداختهاست. در این پژوهش، روشن میشود که چگونه انتخاب هر یک از آرائی که در این عرصه است، ساختاری متفاوت از موضوع جامعیت قرآن میآفریند. در ارزیابیهایی که میان انگارههای مختلف زبانشناختی همچون زبان رمزی، عرفی، ترکیبی و فطری انجام پذیرفت، سرانجام این نتیجه به دست آمد که رهیافت حداکثری با وجود اختلاف نظر در ارائة انگارهای واحد از زبان قرآن، نگرشی واقعبینانه و پذیرفتنی از زبان قرآن به دست دادهاست. اما آنچه میتواند شکل کاملتری از این انگاره بیافریند، آن است که بنای جامعیت قرآن جز بر پایة نظریهای که تلفیقی از زبان فطری و زبان ترکیبی باشد، استوار نخواهد آمد. زبان فطری فرازمانی بودن جامعیت قرآن را تأمین مینماید و زبان ترکیبی، همگانی بودن آن را محقق میسازد.