قرآن پژوهی
محمدحسین بیات
چکیده
حرف قرآن را بدان که ظاهری است زیر ظاهر باطن بس قاهری است
مسئله ظاهر و باطن قرآن مجید از زمان پیامبر اکرم تاکنون مطمح نظر مسلمانان بوده و هست، با توجه به این نکته احادیث بسیاری از زبان رسول اکرم و حضرت امیر و دیگر ائمه (ع)، در این باب صادرشده است. این ...
بیشتر
حرف قرآن را بدان که ظاهری است زیر ظاهر باطن بس قاهری است
مسئله ظاهر و باطن قرآن مجید از زمان پیامبر اکرم تاکنون مطمح نظر مسلمانان بوده و هست، با توجه به این نکته احادیث بسیاری از زبان رسول اکرم و حضرت امیر و دیگر ائمه (ع)، در این باب صادرشده است. این احادیث در حد متواتر یا حداقل مستفیض میباشد، مثل حدیث شریف نبوی «ان للقرآن ظهراً و بطنا و لبطنه بطنا الی سبعة أبطن» که از طریق فر یقین نقلشده است. مولوی در مثنوی با توجه به این حدیث بهتفصیل سخن گفت که در متن مقاله نقل کردهایم. وی در سرآغاز سخن خود گفت:
حرف قرآن را بدان که ظاهری است زیر ظاهر، باطن بس قاهری است
آیات بسیاری نیز بیانگر ظاهر و باطن قرآن مجید است. بهسان آیة «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کرِیمٌ، فِی کتابٍ مَکنُونٍ، لا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُون» (واقعه/77 -79). در این مقاله، نخست با تمسک به آیات و روایات و سخنان عارفان و فیلسوفان نامآور اسلامی، باطن و مراتب گونهگون قرآن مجید به اثبات رسیده سپس در باب کیفیت ارتباط ظاهر و باطن قرآن سخن به میان آمده است.
قرآن پژوهی
محمدحسین بیات
چکیده
«شفاعت» به معنی «واسطهگری برای آمرزش گناه گناهکاران»، پیوسته مورد توجه فرقههای گوناگون اسلامی بودهاست. اگر شفاعت به معنایی که در اذهان مردم است، در دستگاه الهی وجود داشته باشد، هم با عدل الهی در تعارض است، هم موجب نقض قوانین الهی میشود. از سوی دیگر، خداوند رحمان در قرآن مجید در آیات 48 و 123 سورة بقره، شفاعت زر و زور ...
بیشتر
«شفاعت» به معنی «واسطهگری برای آمرزش گناه گناهکاران»، پیوسته مورد توجه فرقههای گوناگون اسلامی بودهاست. اگر شفاعت به معنایی که در اذهان مردم است، در دستگاه الهی وجود داشته باشد، هم با عدل الهی در تعارض است، هم موجب نقض قوانین الهی میشود. از سوی دیگر، خداوند رحمان در قرآن مجید در آیات 48 و 123 سورة بقره، شفاعت زر و زور را در دستگاه الهی مردود اعلان فرمودهاست، لیکن در بسیاری از آیات، بهویژه آیة 44 سورة زمر، به صحت شفاعت تصریح نمودهاست و آن را منحصر به خداوند و کار گزاران او میداند. در این جستار، نویسنده نخست مفهومشناسی شفاعت را از منظر آیات و روایات تبیین نموده، آنگاه دیدگاه علامه طباطبائی و برخی از متفکران اسلامی دیگر را به روش تحلیلی بررسی نمودهاست.
محمدحسین بیات
چکیده
شناخت سرشت و فطرت انسانی یکی از مباحث بسیار اساسی قرآن مجید، سنت مأثور، عرفان و فلسفة اسلامی است. با توجه به شناخت فطرت، حقیقت و ماهیت انسان از دیگر انواع حیوانات متمایز میگردد. نویسندة مقاله، در این جستار کوشیده تا ماهیّت «سرشت» انسان و چگونگی «سرنوشت» آدمی را از دیدگاه علامه طباطبائی ارائه نماید. علامه در آثار گوناگون ...
بیشتر
شناخت سرشت و فطرت انسانی یکی از مباحث بسیار اساسی قرآن مجید، سنت مأثور، عرفان و فلسفة اسلامی است. با توجه به شناخت فطرت، حقیقت و ماهیت انسان از دیگر انواع حیوانات متمایز میگردد. نویسندة مقاله، در این جستار کوشیده تا ماهیّت «سرشت» انسان و چگونگی «سرنوشت» آدمی را از دیدگاه علامه طباطبائی ارائه نماید. علامه در آثار گوناگون خویش، بهویژه در تفسیر المیزان، در باب سرشت و سرنوشت انسانی مباحث ژرفی دارد. به طور کلّی، از نظر علامه، شناخت سرشت و فطرت انسان موجبشناخت سر نوشت ویمیگردد، چون آدمی موجودی است که از حیث نوع خلقت، نامتناهی ظلّی و در عین حال، دینگراست. بدیهی است که چنین موجودی، انتخابگر و مختار است که خود سرنوشت خویش را رقم میزند وکمال مطلوب خود را در گزینش دین مییابد؛ به بیان دیگر، انتخابگری و دینگرایی انسان، لازمة نوع خلقت و سرشت اوست و کمال نهایی وی در پیروی از دستورهای دین است.