سهیلا جلالی کندری؛ فرشته معتمد لنگرودی
چکیده
اعجاز قرآن از جمله مسایل محوری در مباحث اندیشمندان است. ابوسلیمان خطابی و عبدالقاهر جرجانی از صاحبنظران در این عرصه هستند که وجه اعجاز قرآن را در نظم آن مطمح نظر قرار دادهاند. جستار حاضر، با روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکرد مقایسه و نقد، به بررسی آرای خطابی و جرجانی در زمینة اعجاز قرآن کریم پرداختهاست. خطابی معتقد است که اساس بلاغت ...
بیشتر
اعجاز قرآن از جمله مسایل محوری در مباحث اندیشمندان است. ابوسلیمان خطابی و عبدالقاهر جرجانی از صاحبنظران در این عرصه هستند که وجه اعجاز قرآن را در نظم آن مطمح نظر قرار دادهاند. جستار حاضر، با روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکرد مقایسه و نقد، به بررسی آرای خطابی و جرجانی در زمینة اعجاز قرآن کریم پرداختهاست. خطابی معتقد است که اساس بلاغت در قرآن به گونهای است که اگر لفظی از جای خود برداشته شود و لفظ دیگری به جای آن قرار گیرد، سخن تباه میگردد یا شکوه و جلوهای که داشته، از میان میرود و در نتیجه، بلاغت رخت برمیبندد. لیکن نظریة نظم از منظر جرجانی با نحو مرتبط است. از دیدگاه وی، نظم از طریق ادراک معانی نحوی محقّق میگردد و این ادراک از طریق گزینش نیکو میسّر است. وی معتقد است که لفظ در نظم، تابع معناست. همچنین، ارتباط میان الفاظ، مانند ارتباطهای نحوی، به خودی خود، به نظم منجر نمیشود، بلکه ترتیب معانی و ساختار آن در ذهن متکلّم است که موجب نظم میشود. خطابی و جرجانی هر دو اعجاز تأثیری قرآن را میپذیرند، ولی تحدّی قرآن را در نظم آن دانستهاند. تأمل در نظرات این دو اندیشمند نشان میدهد که رویکرد خطابی در البیان بلاغی است، اما جرجانی در دلائل الإعجاز رویکردی نحویـ بلاغی و در عین حال، هنری دارد. در حقیقت، جرجانی اندیشة نظم را به کمال رساند، به گونهای که اکنون از نظر بسیاری، مهمترین وجه اعجاز محسوب میشود.