عبدالرضا مظاهری
چکیده
دین اسلام غیر از صورت ظاهری، احکام باطنی هم دارد و شریعت با آنکه علم به ظاهر است، مانع تحصیل علم باطنی همچون طریقت و حقیقت نمیشود؛ زیرا رابطة ظاهر و باطن، رابطهای حقیقی است نه تصنّعی و ساختگی و باطن، اعمال ظاهری را هدایت و تغذیه میکند، چنانکه «ایمان» مستلزم اعمال باطنی قلب است و «نیّت» اصل و روح همة اعمال است و سیّد ...
بیشتر
دین اسلام غیر از صورت ظاهری، احکام باطنی هم دارد و شریعت با آنکه علم به ظاهر است، مانع تحصیل علم باطنی همچون طریقت و حقیقت نمیشود؛ زیرا رابطة ظاهر و باطن، رابطهای حقیقی است نه تصنّعی و ساختگی و باطن، اعمال ظاهری را هدایت و تغذیه میکند، چنانکه «ایمان» مستلزم اعمال باطنی قلب است و «نیّت» اصل و روح همة اعمال است و سیّد حیدر آملی شریعت و فروع خمسة آن مانند نماز، روزه، حج، زکات و جهاد را در مراتب سهگانه شریعت، طریقت و حقیقت اثبات میکند و مانند عرفای دیگری همچون رشیدالدّین میبدی در کشفالأسرار و ابوسعید ابیالخیر برای اثبات این پیوند به این حدیث رسولالله استناد مینماید: «الشَّرِیعَةُ أَقوَالِی وَ الطَّرِیقَةُ أَفعَالِی وَ الحَقِیقَةُ أَحوَالِی...». به همین دلیل، عرفا هماهنگی سلوک عارف با قرآن و احادیث را از اصول اساسی سلوک میدانند.
عبدالرضا مظاهری
چکیده
هر اسمی از اسماء الهی از نظر مصداق عین ذات و سایر اسما است، ولی از نظر مفهوم مغایر با ذات و سایر اسماست، پس هر اسم دارای دو دلالت است؛ یکی دلالت بر ذات و دیگر دلالت بر صفتی خاص که موجب تمییز آن اسم از اسماء دیگر میشود و خداوند که حقیقت واحد است، کثرت اسماء او بر اثر اعتبارات گوناگون بوجود میآید؛ مثلاً از این جهت که موجودات را آفریده، ...
بیشتر
هر اسمی از اسماء الهی از نظر مصداق عین ذات و سایر اسما است، ولی از نظر مفهوم مغایر با ذات و سایر اسماست، پس هر اسم دارای دو دلالت است؛ یکی دلالت بر ذات و دیگر دلالت بر صفتی خاص که موجب تمییز آن اسم از اسماء دیگر میشود و خداوند که حقیقت واحد است، کثرت اسماء او بر اثر اعتبارات گوناگون بوجود میآید؛ مثلاً از این جهت که موجودات را آفریده، «خالق» و از آن جهت که به همه چیز آگاه میباشد، «عالِم» است و از جهت تدبیر عالَم، «مدِّبر» و از جهت محبّت و رحمت، «رحمن و رحیم» است، امّا از میان این نود و نُه یا هزار و یک اسمی که به او نسبت دادهاند، کدامیک «اسم اعظم» است و معیار اعظم بودن چیست؟! برخی اسم «الله» را اسم اعظم دانستهاند و دلایلی برای آن ارائه نمودهاند و خواصّ و کارکردهایی نیز به آن نسبت دادهاند و برخی نیز «بسم الله الرّحمن الرّحیم» را اسم اعظم دانستهاند و بعضی «یا حیّ یا قیّوم» و بعضی «ذوالجلال و الإکرام» را اعظم آوردهاند و در قرآن کریم نشانههایی برای آیاتی که دارای اسم اعظم میباشند، آوردهاند و تعدادی از اسماء را ذکر کردهاند و در دعاها نیز کارکردهایی به اسم اعظم الهی نسبت داده شده است.