برگردان اسماء الهی از زبانی به زبان دیگر، بسیار دشوار و به باور شماری از نظریّهپردازان معاصر عرصة ترجمه، کاری نشدنی است. ولی از آنجا که یکی از راههای آشنایی با پروردگار، قرآن است و او از طریق صفات خود به معرّفی خویش در این کتاب مقدّس میپردازد، ترجمة آن لازم و واجب است. امّا در عین حال، ترجمهای نادرست از اسماء الهی میتواند ذهن ...
بیشتر
برگردان اسماء الهی از زبانی به زبان دیگر، بسیار دشوار و به باور شماری از نظریّهپردازان معاصر عرصة ترجمه، کاری نشدنی است. ولی از آنجا که یکی از راههای آشنایی با پروردگار، قرآن است و او از طریق صفات خود به معرّفی خویش در این کتاب مقدّس میپردازد، ترجمة آن لازم و واجب است. امّا در عین حال، ترجمهای نادرست از اسماء الهی میتواند ذهن خواننده را تحت تأثیر قرار دهد و تصوّری غلط و مبهم از خداوند در او ایجاد نماید. در این مقاله، سعی بر آن است تا با بررسی تحلیلیـ مقایسهای ترجمة اسماء خداوند در آیة بیست و سه سورة «الحَشر» از سوی آندره شوراکی و کازیمیرسکی، به ترجمهپذیری ویا ترجمهناپذیری آن بپردازیم. به منظور نیل به این مقصود، با استناد به کتب لغت، تفسیر و لغتشناسی، و با عنایت به تفاوتهای ظریف معنایی واژگان از منظر ریشهشناسی و زبانشناسی، برآنیم تا به بررسی و تحلیل معادلهای انتخابی این دو مترجم بپردازیم. این پژوهش نشان میدهد که در بیشتر معادلگزینیها، توجّه کافی به ریشه و معنای صحیح اسماء الهی صورت نگرفته است و ترجمة تفسیری و یا اضافه کردن یک قید و یا صفت تأکیدی به معادل انتخابی در زبان مقصد، میتواند به عنوان راهگشایی در درک ترجمه دقیق اسماء الهی پیشنهاد شود.