صالح حسن زاده؛ حدیثه سلیمانی
چکیده
آن روز که بار دیگر درِ رحمت الهی بر روی بندگان گشوده شد و کوه حرا میزبان اوّلین آیات حیاتبخش الهی و خاتمالنّبیین (ص) و جبرئیل امین (ع) بود، قلب محمد (ص) مدخل و منزل نزول وحی الهی شد و او به امر اله خواند: «إقرَأ باسمِ ربِّک الّذی خَلَق ...». او که تا دیروز چیزی از این آیات نمیدانست، حال آیات الهی را میخواند و مأمور است که اینها ...
بیشتر
آن روز که بار دیگر درِ رحمت الهی بر روی بندگان گشوده شد و کوه حرا میزبان اوّلین آیات حیاتبخش الهی و خاتمالنّبیین (ص) و جبرئیل امین (ع) بود، قلب محمد (ص) مدخل و منزل نزول وحی الهی شد و او به امر اله خواند: «إقرَأ باسمِ ربِّک الّذی خَلَق ...». او که تا دیروز چیزی از این آیات نمیدانست، حال آیات الهی را میخواند و مأمور است که اینها را به مردم برساند. امّا این مردمی که سالیان دراز با فرهنگ و آداب آباء و اجدادیشان خو گرفتهاند، چطور میتوانند دست از حداقل بخشی از آنها بکشند و آنها را رها کنند و سخنان مُرسل الهی را گوش فراداده و بپذیرند؟! شخص نبی (ص) چگونه و به چه ترتیب باید رسالت الهی خویش را برایشان مطرح و بازگو نماید؟! آیا این رسالت همانگونه که عدّهای از جمله مستشرقان ادّعای آن را دارند، مختصِّ جامعهای خاصّ، قبیلهای منفرد، نژادی ویژه و ... میباشد یا نه، شامل تمام مردم در تمام اعصار و تمام مکانها میشود؟ آیا راهی برای پاسخدادن به اشکال آنانی نیست که امر رسالت نبی گرامی را منحصر به شرایط و افراد و زمان و مکان مینمایند؟ و ... اینها مطالبی است که سعیشده در این پژوهش بررسی شود و گفته خواهد شد که دین اسلام و رسالت الهی پیامبر (ص) تخصیصبردار و محدودیّتبردار نیست، بلکه فراگیر و همگانی است.