قرآن پژوهی
کاوس روحی برندق
چکیده
تمام فرقههای اسلامی، بهجز ازارقه و حشویه، بهاتفاق معتقدند که پیامبران الهی دچار شرک نشدهاند و عمل شرکآلود انجام ندادهاند. با این حال، از ظاهر برخی متون دینی (قرآن و احادیث) برمیآید که از برخی از پیامبران خدا عمل مشرکانه سر زدهاست. این متنها در تضاد آشکار با دلایل دال بر عصمت پیامبران خداست؛ لذا در این پژوهش که از نظر روش ...
بیشتر
تمام فرقههای اسلامی، بهجز ازارقه و حشویه، بهاتفاق معتقدند که پیامبران الهی دچار شرک نشدهاند و عمل شرکآلود انجام ندادهاند. با این حال، از ظاهر برخی متون دینی (قرآن و احادیث) برمیآید که از برخی از پیامبران خدا عمل مشرکانه سر زدهاست. این متنها در تضاد آشکار با دلایل دال بر عصمت پیامبران خداست؛ لذا در این پژوهش که از نظر روش گردآوری مطالب، کتابخانهای است و در نحوة استناد دادهها، از شیوة اسنادی پیروی میکند و در تجزیهوتحلیل مطالب، روش آن تحلیلـ محتوایی از نوع توصیفیـ تحلیلی میباشد، تمام شبهات مربوط به شرکورزی حضرت محمد(ص) گردآوری شدهاست و پس از تنظیم این شبههها و پاسخهای گوناگون دانشمندان به آنها، به تحلیل و نقد این پاسخها پرداختهاست و در پایان، به گمان نویسنده، به بهترین پاسخ یا به دیدگاهی نو در این زمینه دست یافتهاست.
صمد عبداللهی عابد؛ جمشید بیات
چکیده
در این نوشتار، روایات عصمت که در کُتُب معتبر حدیثی شیعه، همچون «الکافی، معانیالأخبار، الخصال و کفایةالأثر» وجود دارند، مورد بررسی سندی متنی قرار گرفته است و مشخّص شده که مهمترین مستند عصمت امامان (ع)، وجود نصوص قرآنی و روایاتی است که در میان امامیّه بر آنها اتّفاق نظر وجود دارد. هدف اصلی مقالة حاضر بررسی روایاتی است که لفظ ...
بیشتر
در این نوشتار، روایات عصمت که در کُتُب معتبر حدیثی شیعه، همچون «الکافی، معانیالأخبار، الخصال و کفایةالأثر» وجود دارند، مورد بررسی سندی متنی قرار گرفته است و مشخّص شده که مهمترین مستند عصمت امامان (ع)، وجود نصوص قرآنی و روایاتی است که در میان امامیّه بر آنها اتّفاق نظر وجود دارد. هدف اصلی مقالة حاضر بررسی روایاتی است که لفظ «عصمت» در آنها به کار رفته است و با بررسی انجام گرفته، این روایات حدوداً 47 حدیث میباشد که با حذف احادیث تکراری، نزدیک به 15 حدیث میباشد. در حالت کلّی میتوان گفت وضعیّت راویان بر مبنای آراء رجالیّون شیعه بررسی گردید و معلوم شد که در بیشتر سلسله سند روایات عصمت، افراد موثّق قرار گرفتهاند. البتّه اندکی از آنان نیز بر طبق گفتههای رجالیّون موثّق نیستند، ولی درصدی از این راویان مجهول، افرادی هستند که در سلسله سند روایات «کاملالزّیارات» قرار گرفتهاند و از آنجا که ابنقولویه، در مقدّمة این کتاب، همة راویان این کتاب را ثقه معرّفی کرده، میتوان برای این افراد درجهای از وثاقت قائل شد. در بین این روایات، اکثر آنها از نوع احادیث مُعَنعَن هستند که شامل احادیث صحیح، حَسَن و موثّق میباشند. بررسی محتوایی این روایات بیانگر آن است که محور غالب این احادیث، فضایل و صفاتی است که یک فرد معصوم ضرورت دارد که داشته باشد؛ از جملة این صفات: معصوم بودن از گناهان، امین خدا بودن، مطهّر از ذنوب و عیوب و ... و با بررسیهای انجام شده ثابت شده که این صفات مختصّ امامان معصوم (اهل بیت) پیامبر (ص) هستند که از سوی خداوند معصوم میباشند.
محمدحسین بیات
چکیده
مسألة امامت از دیرباز مطمح نظر متکلّمان و مفسّران نامدار اسلامی بوده است. فرقههای اسلامی در هیچ یک از مسائل دینی به سان مسألة امامت اختلاف نظر نداشتهاند. علمای نامآور اسلامی، اوّلاً به دو فرقۀ بزرگ شیعه و اهل سنّت تقسیم شدند که جمیع فرقههای شیعه در تعیین امام، قائل به نصّ شدند، لیکن همۀ فرقههای اهل سنّت قائل به بیعت و اجماع ...
بیشتر
مسألة امامت از دیرباز مطمح نظر متکلّمان و مفسّران نامدار اسلامی بوده است. فرقههای اسلامی در هیچ یک از مسائل دینی به سان مسألة امامت اختلاف نظر نداشتهاند. علمای نامآور اسلامی، اوّلاً به دو فرقۀ بزرگ شیعه و اهل سنّت تقسیم شدند که جمیع فرقههای شیعه در تعیین امام، قائل به نصّ شدند، لیکن همۀ فرقههای اهل سنّت قائل به بیعت و اجماع اهل حلّ و عقد در این باب گشتند. فرقههای شیعه نیز در امر تعیین امام، از برخی جهات متشتّت گشتند. برخی قائل به نصّ خفیّ و برخی دیگر به عدم عصمت امام نظر دادند. در این میان، شیعۀ اثناعشری بر این باور است که وجود امام با قاعدۀ عقلی لطف اثبات میشود، چون امامت از ملحقات نبوّت است. به دنبال اثبات امام با این قاعدۀ عقلی، عصمت و منصوص بودن امام از جانب خدا و رسول را نیز با استناد به عقل و نقل اثبات میکنند. نویسندۀ مقاله در این جستار، برجستهترین براهین عقلی شیعۀ دوازده امامی را ذکر نموده، سپس با استناد به آیات و روایات، عصمت و منصوص بودن امام را به اثبات رسانیده است. نکتۀ قابل توجّه در باب امامت، آوردن براهین عقلی نو با نگاهی دیگر میباشد و نیز تکیه به کتاب الحجّة اصول کافی است، که دیگر نویسندگان به این دو نکته کمتوجّه بودهاند.