صالح حسن زاده
چکیده
خدا، انسان و جهان سه محور اساسی اندیشهی بشری است. در طول تاریخ پرسشهای مهمی دربارهی آنها طرح شده و همهی تلاش فکری انسان متوجّه این سه کانون و یافتن پاسخهای درست و مناسب برای آن پرسشهاست. در این میان، شناخت انسان اهمیّت ویژهای دارد. در آموزههای قرآن، پس از خدا، انسان اساسیترین موضوع بهشمار آمده است. ارسال پیامبران و کتب ...
بیشتر
خدا، انسان و جهان سه محور اساسی اندیشهی بشری است. در طول تاریخ پرسشهای مهمی دربارهی آنها طرح شده و همهی تلاش فکری انسان متوجّه این سه کانون و یافتن پاسخهای درست و مناسب برای آن پرسشهاست. در این میان، شناخت انسان اهمیّت ویژهای دارد. در آموزههای قرآن، پس از خدا، انسان اساسیترین موضوع بهشمار آمده است. ارسال پیامبران و کتب آسمانی، برای رسیدن انسان به سعادت نهاییاش صورت گرفته است. قرآن با جهتدهی علوم و معارف دخیل در تربیت و هدایت انسان، علوم مادی و سکولار را عامل اصلی انحطاط انسان میداند. علوم انسانی، جاری و ساری در عرصهی علم امروز، خاستگاهاش قرن هفدهم در فرهنگ غربی است؛ روایت غربی از مفهوم انسان، محصول این علوم است؛ این مفهوم از انسان غایت علوم را به سکولار و اومانیسم فروکاسته است. انسانِ قرآن«کونِ جامع» است. کونِ جامع میتواند همهی کمالات نبات، حیوان و ملَک را در خود جمع کند. از اینرو، انسان«احسنالمخلوقین» است، پس خدای خالق او هم«احسنالخالقین» است:«فتبارک الله أحسن الخالقین». بنابراین، انسانشناسی کامل تنها با خداشناسی ممکن است. امروزه انسانشناسان بسیاری با وجود پیشرفت شگفت علوم روانشناسی و روانکاوی و علوم مرتبط دیگر از شناخت انسان اظهار ناتوانی نموده و سخن از «بحران انسانشناسی» بهمیان آوردهاند. انسانشناسان بصیر میگویند: انسان سه بعد مهم دارد: 1. بعد شخصی مادی2.بعد زندگی اجتماعی 3. بعد روحانی و معنوی.آنها که به بعد اول چشم دوخته و برای انسان آزادی مطلق قائلند، گرچه این آزادی برای انسان زیانبار باشد، از شخصیّت شگرف انسانی غافل مانده و دو بعد مهم او را از نظر انداختهاند و آنان که به دو بعد اوّل و دوم توجّه کرده و به بعد سوم نظر ندارند محیطی بهوجود میآورند که فاقد ارزشهای اصیل اخلاقی و معنوی است. در این مقاله اهداف ذیل را در نظر است: 1. بررسی ابعاد انسان از منظر قرآن. 2. تبیین جهتگیری علم از نگاه قرآن. 3. بیان برتری انسان مدل قرآن بر انسان مدل فرهنگ غربی