سید عبدالرسول حسینی زاده؛ سید فضل الله میرزینلی
چکیده
یکی از سورههایی که در مورد نزول دفعی یا تدریجی آن اختلاف شده، سوره مبارکه انعام است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی دیدگاه نزول دفعی سوره انعام بر پایه دلایل متقن به اثبات رسیده است. اثبات نزول دفعی این سوره از دو راه میسر است؛ تکیه بر سیاق واحد و انسجام درونی سوره و استناد به روایات دال بر نزول دفعی سوره. دیدگاه نزول دفعی سوره ...
بیشتر
یکی از سورههایی که در مورد نزول دفعی یا تدریجی آن اختلاف شده، سوره مبارکه انعام است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی دیدگاه نزول دفعی سوره انعام بر پایه دلایل متقن به اثبات رسیده است. اثبات نزول دفعی این سوره از دو راه میسر است؛ تکیه بر سیاق واحد و انسجام درونی سوره و استناد به روایات دال بر نزول دفعی سوره. دیدگاه نزول دفعی سوره انعام با روایات مستثنیات که بر مدنی بودن برخی از آیات سوره دلالت دارد و همچنین روایات سبب نزول که در صورت دارا بودن شرایط صحت نشاندهنده نزول تدریجی سوره بوده و نظریه عدم انسجام سوره که از سوی نولدکه در تاریخ قرآن مطرحشده مورد تشکیک واقع شده است. در این جستار ادله ناظر بر نزول دفعی و تدریجی مورد ارزیابی قرارگرفته و دیدگاه نزول دفعی سوره به اثبات میرسد. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان گفت شواهد روایی ناظر بر نزول تدریجی سوره انعام به دلیل ضعف سند و متن و دیدگاه نولدکه مبنی بر عدم انسجام سوره به دلیل عدم اتقان، نظریه نزول تدریجی سوره انعام را به اثبات نمیرسانند. در مقابل، ادله نزول دفعی سوره به جهت دارا بودن شرایط صحت و استحکام موردپذیرش بوده و بنابراین دیدگاه نزول دفعی سوره مبارکه انعام به اثبات میرسد.
محسن نورائی؛ جواد سلمان زاده
چکیده
نولدکه در نظریۀ ترتیب نزولش، از ابزارهای گوناگونی جهت کشف ترتیب نزول استفاده میکند. یکی از پرکاربردترین و بنیادیترین ابزارهای او، اسلوب است. این نوشتار بر آن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی، موارد استفادۀ نولدکه از این ابزار را شناسایی و مطالعه کرده و برداشت او از اسلوب و چگونگی بهکارگیری آن در نظریۀ مذکور را تبیین و ارزیابی ...
بیشتر
نولدکه در نظریۀ ترتیب نزولش، از ابزارهای گوناگونی جهت کشف ترتیب نزول استفاده میکند. یکی از پرکاربردترین و بنیادیترین ابزارهای او، اسلوب است. این نوشتار بر آن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی، موارد استفادۀ نولدکه از این ابزار را شناسایی و مطالعه کرده و برداشت او از اسلوب و چگونگی بهکارگیری آن در نظریۀ مذکور را تبیین و ارزیابی کند. دستاورد این مطالعه نشان داد که او اسلوب را به معنای شیوۀ بیان معنا و مقصود و نوع تعابیر مورد استعمال در متن قلمداد کرده است و از آن در تعیین دورههای چهارگانۀ زمانی نظریهاش، جداسازی برخی آیات از سوره، کشف کیفیت نزول سوره و ابزار مؤید برای دیگر ابزارها در کشف ترتیب نزول بهره گرفته است. هرچند که روش او در استفاده از اسلوب در کشف ترتیب نزول، ناقص و نادرست مینماید و نولدکه را از رسیدن به نتایج درست و دقیق باز داشته است.