نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 هیئت علمی دانشگاه علمه طباطبایی

2 دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی

چکیده

در تقسیمات قرآنی، «سوره» بیشترین اهمیّت را دارد؛ زیرا خداوند تمام انسان‌ها را برای آوردن یک سوره به مبارزه دعوت کرده، ولی دربارۀ حدّی کمتر از سوره، ادّعای عجز نشده است. تقسیم قرآن به سوره خاستگاه بشری ندارد، بلکه پیامبر (ص) مطابق اقراء خداوند و دستور فرشتۀ وحی، نزول هر بسمله‌ای را آغاز فصلی جدید در وحی تلقّی می‌کرد و معاصران نزول، مخصوصاً کاتبان وحی، با این امر آشنا بوده‌اند. این پرسش وجود دارد که سوره چه ویژگیی دارد که خداوند برای تحدّی با مخالفان، آوردن آن را مطالبه کرده است؟! چرا یک یا چند آیه می‌تواند کلام بشر باشد، ولی آوردن سوره، حتّی اگر مانند سورۀ کوثر تنها سه آیه باشد، از توان بشر خارج است؟ آیا چینش آیات درون سوره‎ها حکیمانه و برای غرض خاصّی است؟ اگر پاسخ به این سؤال مثبت است، حکمت قرار گرفتن مجموعه‎ای از آیات در ساختاری به نام سوره چیست؟ چرا تقسیم‎بندی کلّ آیات قرآن به 114 سوره، موضوع‎محور و مطابق با اسلوب متداول کُتُب علمی نیست؟ به عنوان مثال، چرا ابتدا سوره‌های اعتقادی با موضوع توحید، نبوّت، معاد و ... جدا از قصص و احکام و سایر موضوعات مطرح نگردیده است؟ این مقاله با روش توصیفی در صدد پاسخ به این سؤالات است. هر سوره مشتمل بر حکمتی الهی است که انسان را در مسیر کمال هدایت می‌کند.امکان ندارد سوره حکمتی داشته باشد، امّا آیات آن در راستای تحقّق آن حکمت نقشی ایفا نکنند. لذا سوره مجموعه‌ای هدفمند و منسجم است. خداوند با شناختی که از انسان، استعدادها و نیازهای وی دارد، برنامه‌ای کامل برای سعادت او ارائه داده است. لذا سخن او مخاطب‌محور و هدایتی است که بشر با علم محدودش نسبت به خویش و خدا و طریق رسیدن به او، هرگز توان آوردن چنین چیزی را ندارد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Cohision and intentionality of Quran`s Surahs

نویسندگان [English]

  • hamidreza basiri 1
  • mina shariati 2

چکیده [English]

Surah is the most important division in divisions of the Qur'an into different parts because God has invited and challenged all human beings to cite one Surah like those of the Qur'an, but there has been no mention of such a challenge for division ranks below Surah. The division of the Qur'an is not of a human origin, but was created according to the Will of God and the command of the Angle of Revelation which marked the start of every new section in the Qur'an by a Bism-i Allah al-rahman al-rahim (“In the Name of God, the Compassionate, the Merciful”), and the contemporaries of such Divine revelations, especially the Qur'an scribes, were familiar with such divisions. This raises the question as to the features of the Surah which God has chosen to challenge the defiant to cite one like. Why is it that one or a few verses from the Qur'an might be copied by the words of man, but citing a Surah, even as short as Kowasr which is of only three verses, is out of man’s reach? Is the arrangement of verses in a Surah done according to a certain wisdom and to a certain purpose? If yes, what is the wisdom behind the structure of Surahs? Why it that the division of the Qur'an into a hundred and fourteen Surahs is not topic-based and according to the common structure of scientific books? For example, why is it that faith-related Surahs focusing on Divine Unity, prophecy (prophethood), resurrection, etc. are not placed in the beginning and separated from Quranic stories, instruction and other subjects? This article attempts to answer such questions using a descriptive method. Every Surah contains a Divine wisdom which guides human beings in the path of accomplishment and perfection. It is impossible for a Surah to have such an inherent wisdom and for its verses not to be arranged in way to serve and advance that wisdom. Therefore, a Surah is a coherent, purposeful collection. God, knowing the talents, potentials and characteristics of human beings, has offered us a comprehensive program to prosperity and achievement. Therefore, His words are addressee-oriented and guiding, words that man can never produce alike because of the limitations of the knowledge he has of himself, his God and the path that leads to Him.

کلیدواژه‌ها [English]

  • the Qur'an
  • Surah
  • purposefulness
  • harmony and coherence
  • remarks words