قرآن پژوهی
کریم علی محمدی؛ رقیه صادقی نیری
چکیده
یکی از مسائل مربوط به زندگی پس از مرگ و قیامت در قرآن کریم، وضعیت پیوندها و روابط بین انسانهاست که آیاتی حاکی از انقطاع و نابودی همهی روابط پس از مرگ است. از دلایل پررنگ این اتفاق، ترس و وحشت انسانها از واقعهی قیامت و مراحل بعدازآن و نیز روابط و دوستیهای گناهآلود و بد سرانجام است. در آیاتی دیگر الحاق افراد به اهل و خانواده و ...
بیشتر
یکی از مسائل مربوط به زندگی پس از مرگ و قیامت در قرآن کریم، وضعیت پیوندها و روابط بین انسانهاست که آیاتی حاکی از انقطاع و نابودی همهی روابط پس از مرگ است. از دلایل پررنگ این اتفاق، ترس و وحشت انسانها از واقعهی قیامت و مراحل بعدازآن و نیز روابط و دوستیهای گناهآلود و بد سرانجام است. در آیاتی دیگر الحاق افراد به اهل و خانواده و بقای دوستیها، در آخرت دیده میشود. با نگاه سطحی و عدمتشخیص مصادیق صحیح و بیتوجهی به اطلاق و تقیید آیات، به تقابلی ظاهری برخورد میکنیم. نکتهای که در این پژوهش موردتوجه قرارگرفته است، وضعیت مؤمنین و کفار در مراحل مختلف آخرت و محور ارتباطات است که با در نظر گرفتن این دو مورد، آیات بهظاهر مختلف، در این زمینه، مختص به گروهی خاص میگردند. بهطورکلی آیاتی که بیانگر قطع اسباب و نسبها است، ارتباطاتی است که خدامحور نبوده است، اما ارتباطی که حول ایمان و تقوا باشد، در آخرت هم ماندگار میباشند. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با توجه به محور و اسباب پیوندها که یا الهیاند و یا مادی و توسط خود قرآن و روایات تبیین شدهاند، مصادیق آیات قطع روابط و بقای آنها، بهخوبی روشن میگردد. پرسش اصلی عبارت است از اینکه آیا ارتباطات دنیوی در آخرت بهطورکلی منقطع میشود یا نه؟
محمد فاتحی؛ محمد جواد توکلی خانیکی
چکیده
بهموازات تلاشهای همیشگی دولتهای غربی جهت نفوذ فرهنگی در جوامع اسلامی، از اواخر دهه 1990 موج فمینیسم اسلامی در بسیاری از کشورهای اسلامی به راه افتاده است. ازآنجاکه این نهضت پسوند اسلامی را یدک میکشد سعی بر آن دارد که خود را مجزا از فمینیسم سکولار معرفی نموده و بدین ترتیب جایگاه مناسبی در بین جوامع اسلامی برای خود ایجاد کند. با توجه ...
بیشتر
بهموازات تلاشهای همیشگی دولتهای غربی جهت نفوذ فرهنگی در جوامع اسلامی، از اواخر دهه 1990 موج فمینیسم اسلامی در بسیاری از کشورهای اسلامی به راه افتاده است. ازآنجاکه این نهضت پسوند اسلامی را یدک میکشد سعی بر آن دارد که خود را مجزا از فمینیسم سکولار معرفی نموده و بدین ترتیب جایگاه مناسبی در بین جوامع اسلامی برای خود ایجاد کند. با توجه به اینکه فمینیسم اسلامی میتواند ابزاری برای تهاجم فرهنگی علیه جامعه ایرانی باشد، پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی آسیبهای اجتماعی فمینیسم اسلامی با استناد به قرآن و احادیث معصومین (ع) انجام شده است. رویکرد اصلی مورداستفاده در این تحقیق، تحلیل کیفی نتایج حاصل از مصاحبه با اساتید علوم قرآنی و در ادامه هرمنوتیک متن محور است که در آن با بررسی اسناد مرتبط با فمینیسم اسلامی و همچنین مراجعه به آیات قرآن کریم و احادیث معصومین علیهمالسلام نسبت به واکاوی آسیبهای فمینیسم اسلامی پرداخته شده است. نتایج بهدستآمده در این پژوهش نشان میدهد که اولاً فمینیسم اسلامی در اساس هیچ تفاوت ماهوی با فمینیسم سکولار غربی ندارد؛ ثانیاً فمینیسم اسلامی با الگوی مجموعه آسیبهای فرهنگی-اجتماعی چون تزلزل بنیان خانواده، نفی حجاب و عفاف، سوق دادن اجتماع به سمت جامعه دوجنسی و مهمتر از آن، تضییع جایگاه زن در جامعه همراه است.
صالح حسن زاده
چکیده
تفکرات فمینیستی، تمام حقیقت انسان را منحصر در جسم او میداند. بنابراین با مشاهده تفاوتهای جسمانی دو جنس، انسانها را به دو گروه متفاوت و حتی مقابل هم تقسیم میکند: مرد دارای قوای جسمانی برتر، اصل انسانیت، و زن با ضعف جسمانی، انسان تابع و پیرو مرد. در این نوع انسانشناسی، مطالبه حقوق برابر، تنها در صورتی موجه به نظر میرسد که هرگونه ...
بیشتر
تفکرات فمینیستی، تمام حقیقت انسان را منحصر در جسم او میداند. بنابراین با مشاهده تفاوتهای جسمانی دو جنس، انسانها را به دو گروه متفاوت و حتی مقابل هم تقسیم میکند: مرد دارای قوای جسمانی برتر، اصل انسانیت، و زن با ضعف جسمانی، انسان تابع و پیرو مرد. در این نوع انسانشناسی، مطالبه حقوق برابر، تنها در صورتی موجه به نظر میرسد که هرگونه تفاوتی میان دو جنس نفی شود. در حالی که جهانبینی اسلامی به طور مبنایی، حقیقت وجود انسان را روح او میداند، نه جسم او و نه مجموع جسم و جان و از آنجا که روح از هرگونه شائبه تذکیر و تانیث فارغ است، هیچ تفاوتی در انسانیت بین افراد انسان وجود ندارد. بزرگنمایی جنسیت در فرهنگ فیمینیستی و محرومیتهایی که زنان از این جهت متحمل شدند، آنان را به سوی انکار جنسیت سوق دادهاست. هدف این پژوهش، این است که نشان دهد آموزههای فمینیستی در حوزه زن و خانواده با تعالیم دین اسلام سازگار نیست؛ ولی این ناسازگاری مانع از آن نمیشود که بدونِ داوری ارزشمدارانه به مطالعه تطبیقی و عینی بین دو نگاه پرداخته شود. همچنین، این تحقیق، به روش مطالعه کتابخانهای و تحلیل محتوا، بررسی تحلیلی برخی از مسائلِ نهاد خانواده با محوریت زن از نگاه اسلام و فمینیسم را بر عهده دارد و نوآوری آن هم علاوه بر مقایسه دو دیدگاه، این است که از خانواده رو به زوال در فرهنگ غرب عبرت گرفته، و از اقتباس عناصر فرهنگی مخرب غربی و فمینیسم افراطی اجتناب شود.
مجتبی عطارزاده
چکیده
در طول تاریخ، زنان به دلیل نادیده انگاشته شدن موجودیت و هویت مستقل آنان از سوی نظامهای اجتماعی حاکم بر جوامع مختلف انسانی، همواره در معرض آسیب شخصیتی قرارداشتهاند که به مراتب مهمتراز آزارهای جسمی است. هرچند تلاشهایی با هدف ارتقای منزلت و جایگاه زن انجام گرفته، اما به دلیل اینکه کمتر احیای شخصیت زن در مرکز این فعالیتها قرار ...
بیشتر
در طول تاریخ، زنان به دلیل نادیده انگاشته شدن موجودیت و هویت مستقل آنان از سوی نظامهای اجتماعی حاکم بر جوامع مختلف انسانی، همواره در معرض آسیب شخصیتی قرارداشتهاند که به مراتب مهمتراز آزارهای جسمی است. هرچند تلاشهایی با هدف ارتقای منزلت و جایگاه زن انجام گرفته، اما به دلیل اینکه کمتر احیای شخصیت زن در مرکز این فعالیتها قرار داشته، تحول چندانی در وضعیت این بخش مهم از جامعة انسانی رخ ندادهاست و موقعیت کهتری زنان تداوم یافتهاست. در جریان حرکتهای توحیدی که توجه مضاعف به احیای شخصیت و تأمین استقلال وجودی افراد با هدف برونرفت از وضعیت رقّتبار و منحط این جهانی و خداگونه شدن در سرلوحۀ اقدامات رهبران قرار دارد، تأمین احساس امنیت وجودی فارغ از ملاحظات جنسیتیـ در مرد وزنـ یکسان دنبال میشود تا زمینة تجلی حضور که ویژگی برجستة نوع انسان در فعالیتهای اجتماعی روزمرة است با قاطعیت فراهم آید. در این بین، اقدام پیامبر اعظم در مقابله با قرادادهای اجتماعی زنستیز مرسوم در زمان ظهور خویش که نه تنها برای جنس زن حقوقی قائل نبود، بلکه اصولاً او را ازدایرة انسانیت بیرون میدانست، گامی بس مهم در راستای هویتیابی زن (این بخش مهم از پیکرة انسانیت) بهشمار میآید؛ چه آنکه به مجرد تلاش زنان برای تخطی از این قراردادها، نوعی جریان سیلآسای اضطراب و تشویش به سوی آنان روان میشد که در عمل انگیزة حضور در عرصة عمومی و یا حتی طرح به عنوان عنصری تأثیرگذار در عرصة خانواده را از ایشان سلب مینمود. بدین سان، تکریم زن در برترین اشکال خود، همچون بوسه بر دستان دختر و یا گرامی داشتن همسر و یا پذیرفتن استقلال اقتصادی زن و... از سوی مردی در منتهای مردانگی، همچون رسول گرامی اسلام، مسیری را گشود که در تاریخ، نه تنها زنانگی عیب و نقصی بهشمار نمیآید، بلکه مایة فخر و مباهات زنان و عامل قوّت قلب و اعتماد به نَفْس وجودی آنان در پیمایش عرصههای مختلف اجتماعی نیزخواهد بود.
جمال فرزندوحی؛ فاطمه احمدی
دوره 4، شماره 10 ، فروردین 1392، ، صفحه 67-84
چکیده
خانواده کوچکترین اجتماع انسانی است که روابط اعضای آن در درجة نخست از پیوند عاطفی و خونی نشأت میگیرد و هر یک از اعضای خانواده نقشی دارند و این نقشها پدیدآورندة روابطی هستند که تکالیف و حقوق خاصّی را ایجاد میکنند. نقش همسری، پدری، مادری و فرزندی نقشهایی هستند که در خانواده وجود دارند. این نقشها رابطهای حقوقی را میان اعضای ...
بیشتر
خانواده کوچکترین اجتماع انسانی است که روابط اعضای آن در درجة نخست از پیوند عاطفی و خونی نشأت میگیرد و هر یک از اعضای خانواده نقشی دارند و این نقشها پدیدآورندة روابطی هستند که تکالیف و حقوق خاصّی را ایجاد میکنند. نقش همسری، پدری، مادری و فرزندی نقشهایی هستند که در خانواده وجود دارند. این نقشها رابطهای حقوقی را میان اعضای خانواده پدید میآورد. اجرای احکام حقوقی در خانواده، حافظ نظم خانواده به عنوان جزئی از جامعه است و همچنین شناخت احکام اخلاقی خانواده و عمل به آنها، محبّت خانوادگی را سالم و بارور نگاه میدارد و در سایة باروری نهال محبّت، نظم خانوادگی استوار میماند. هدف این پژوهش، شناخت و بیان حقوق و اخلاق در نظام خانواده است و روش تحقیق در جمعآوری اطّلاعات، توصیفی ـ کتابخانهای میباشد.