محمدحسین بیات
چکیده
مسألة امامت از دیرباز مطمح نظر متکلّمان و مفسّران نامدار اسلامی بوده است. فرقههای اسلامی در هیچ یک از مسائل دینی به سان مسألة امامت اختلاف نظر نداشتهاند. علمای نامآور اسلامی، اوّلاً به دو فرقۀ بزرگ شیعه و اهل سنّت تقسیم شدند که جمیع فرقههای شیعه در تعیین امام، قائل به نصّ شدند، لیکن همۀ فرقههای اهل سنّت قائل به بیعت و اجماع ...
بیشتر
مسألة امامت از دیرباز مطمح نظر متکلّمان و مفسّران نامدار اسلامی بوده است. فرقههای اسلامی در هیچ یک از مسائل دینی به سان مسألة امامت اختلاف نظر نداشتهاند. علمای نامآور اسلامی، اوّلاً به دو فرقۀ بزرگ شیعه و اهل سنّت تقسیم شدند که جمیع فرقههای شیعه در تعیین امام، قائل به نصّ شدند، لیکن همۀ فرقههای اهل سنّت قائل به بیعت و اجماع اهل حلّ و عقد در این باب گشتند. فرقههای شیعه نیز در امر تعیین امام، از برخی جهات متشتّت گشتند. برخی قائل به نصّ خفیّ و برخی دیگر به عدم عصمت امام نظر دادند. در این میان، شیعۀ اثناعشری بر این باور است که وجود امام با قاعدۀ عقلی لطف اثبات میشود، چون امامت از ملحقات نبوّت است. به دنبال اثبات امام با این قاعدۀ عقلی، عصمت و منصوص بودن امام از جانب خدا و رسول را نیز با استناد به عقل و نقل اثبات میکنند. نویسندۀ مقاله در این جستار، برجستهترین براهین عقلی شیعۀ دوازده امامی را ذکر نموده، سپس با استناد به آیات و روایات، عصمت و منصوص بودن امام را به اثبات رسانیده است. نکتۀ قابل توجّه در باب امامت، آوردن براهین عقلی نو با نگاهی دیگر میباشد و نیز تکیه به کتاب الحجّة اصول کافی است، که دیگر نویسندگان به این دو نکته کمتوجّه بودهاند.
محسن میری
چکیده
اصلاح فرهنگ موجود و تلاش برای ایجاد فرهنگ مطلوب لازمة هر گونه برنامه تحوّلآفرین برای رشد بشر است و یکی از مهمترین گامها در این زمینه بکارگیری منابع مناسب برای تأثیر در فرهنگ میباشد. این پژوهش با روش تحلیلی ـ استنباطی جهت استنباط از قرآن کریم و با مطالعة کتابخانهای جهت بهرهگیری از دیدگاههای برخی از صاحبنظران در زمینة فرهنگ ...
بیشتر
اصلاح فرهنگ موجود و تلاش برای ایجاد فرهنگ مطلوب لازمة هر گونه برنامه تحوّلآفرین برای رشد بشر است و یکی از مهمترین گامها در این زمینه بکارگیری منابع مناسب برای تأثیر در فرهنگ میباشد. این پژوهش با روش تحلیلی ـ استنباطی جهت استنباط از قرآن کریم و با مطالعة کتابخانهای جهت بهرهگیری از دیدگاههای برخی از صاحبنظران در زمینة فرهنگ و مفسّران قرآن کریم به گونهشناسی منابع فرهنگ مطلوب از دیدگاه این کتاب مقدّس میپردازد. این پژوهش ضمن آنکه طبیعت، غریزه، قلب، فطرت، دین، عقل، سیرة عقلا و تاریخ را به عنوان منابع فرهنگ مطلوب معرّفی میکند، گونههای مختلف بهرهگیری فرهنگ از آن منابع در ساحتهای معرفتی و وجودی را نیز مورد بررسی قرار میدهد و نشان میدهد که این منابع چگونه میتوانند به نوبة خود راه دستیابی به فرهنگ مطلوب را هموار سازند.
علی سروری مجد
چکیده
یکی از اهداف بلند قرآن کریم ایجاد زندگی نیکو یا جامعة آرمانی بوده است. البتّه اصطلاح مدینة فاضله یا جامعة آرمانی در قرآن یا متون روایی وجود ندارد، بلکه ریشه در تعالیم انبیا دارد و مجموعة آیات و روایاتی که دربارة اهداف و کیفیّت زندگی مطلوب بشری سخن میگوید، ما را به این سمت و سو هدایت میکند. از نظر قرآن کریم و روایات معصومین(ع) نه تنها ...
بیشتر
یکی از اهداف بلند قرآن کریم ایجاد زندگی نیکو یا جامعة آرمانی بوده است. البتّه اصطلاح مدینة فاضله یا جامعة آرمانی در قرآن یا متون روایی وجود ندارد، بلکه ریشه در تعالیم انبیا دارد و مجموعة آیات و روایاتی که دربارة اهداف و کیفیّت زندگی مطلوب بشری سخن میگوید، ما را به این سمت و سو هدایت میکند. از نظر قرآن کریم و روایات معصومین(ع) نه تنها دست یافتن به جامعة آرمانی امکانپذیر است، بلکه هدف بعثت انبیا همین بوده است. پرسش اصلی ما در این پژوهش این است که از منظر قرآن کریم جامعة آرمانی چه ویژگیهایی دارد؟ قرآن و عترت دو یادگار بینظیر پیامبر اکرم (ص) است. بدیهی است بدون آموزههای پیامبر اکرم(ع) و عترت پاک آن حضرت امکان تبیین و تفسیر قرآن وجود ندارد. امامان معصوم(ع) وارثان انبیای بزرگ الهی هم در حکمت نظری و هم در حکمت عملی. این آرزوی دیرینة بشر یعنی جامعة مطلوب قرآنی را ترسیم کردهاند. در حدّ مجال این مقاله، به ویژگیهای مستخرج از آموزههای قرآن دربارة جامعة آرمانی پرداخته خواهد شد. متفکّران اسلامی در کُتُب اخلاقی به بحثهای کلّی و تا حدّی دستهبندی موضوعات یا بحثهایی پیرامون آزادی، حقوق بشر، منزلت عقل، ارزش علم و ... پرداختهاند، امّا تمرکز این مقاله بر تحلیل ابعاد یک موضوع خاصّ و مورد نیاز ضروری بشر معاصر و آینده، یعنی «جامعة آرمانی از منظر قرآن» استوار است. مهمترین ویژگیهای بهدست آمده از آموزههای قرآن و عترت در این باره عبارتند از: عقلگرایی، برپایی عدل، حاکمیّت امام، احسان، گسترش دانش، شکوفایی اقتصادی.
صالح حسن زاده
چکیده
در منابع اسلامی، کلمة «بغی» را به معنای «ظلم و تعدّی بدون حق، یا قیام و شورش» معنا کردهاند و منشاء انتخاب این معنی، آیة شریفة (الحجرات/9) میباشد. این آیه، هرچند اختصاص به قتال و نبرد و جنگ دارد، امّا از آنجاییکه جنگ به غیر حق یکی از جرائم سیاسی میباشد، میتوان دانست که مراد از «بغی» در این آیه جُرم سیاسی است. روایات ...
بیشتر
در منابع اسلامی، کلمة «بغی» را به معنای «ظلم و تعدّی بدون حق، یا قیام و شورش» معنا کردهاند و منشاء انتخاب این معنی، آیة شریفة (الحجرات/9) میباشد. این آیه، هرچند اختصاص به قتال و نبرد و جنگ دارد، امّا از آنجاییکه جنگ به غیر حق یکی از جرائم سیاسی میباشد، میتوان دانست که مراد از «بغی» در این آیه جُرم سیاسی است. روایات وارده در منابع دینی مؤیّد این مطلب است.اسلام جلوگیری از ظلم و ستم را هر چند به قیمت جنگ با ظالم تمام شود، لازم شمرده است و بهای اجرای عدالت را از خون مسلمانان نیز بالاتر دانسته است و این در صورتی است که مسأله از طرق مسالمتآمیز حل نشود. جنگ خارجی مشتمل بر فایدههایی برای امّت است، از جمله ارادة امّت را از آلودگیها پاک میکند و آن را از مراکز ضعف خود آگاه میسازد و نسبت به مسئولیّت آن حسّاسیّت پیدا میکند و ارزشهای تمدّنی را در آن به وجود میآورد، امّا جنگ داخلی به دنبال خود چیزی جز زیان و ویرانی و هلاکت ندارد و گاه باعث رسیدن آن به پایانی هولناک میشود. بر اساس این آیه، نخستین مسئولیّت مسلمانان، متوقّف ساختن کشتار و بر پا داشتن صلح و سلم است به هر وسیله که ممکن باشد و این مسئولیّت همة مردم است، چه آنان نیروی باقی مانده میان دو گروهاَند، امّا اگر گروه سومی را میان آنان وارد کنیم، باید همچون طرفی در مبارزه شرکت کند.
غلامرضا رئیسیان؛ عبدالعلی پاکزاد
چکیده
آدمی در مسیر تکاملی خود به سوی خداوند، به جهت دارا بودن طبیعت مادّی (شهوانی)، با نَفْس امّاره که امرکننده به زشتیها و پستیها میباشد، همیشه در ستیز است. این نوشتار با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی در پی ارائة مهارتهای قرآنی غلبه بر نَفْس امّاره است که انسانها در پرتو آن(مهارتها) میتوانند بر نَفْس امّاره فائق آیند و از آن در رشد و ...
بیشتر
آدمی در مسیر تکاملی خود به سوی خداوند، به جهت دارا بودن طبیعت مادّی (شهوانی)، با نَفْس امّاره که امرکننده به زشتیها و پستیها میباشد، همیشه در ستیز است. این نوشتار با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی در پی ارائة مهارتهای قرآنی غلبه بر نَفْس امّاره است که انسانها در پرتو آن(مهارتها) میتوانند بر نَفْس امّاره فائق آیند و از آن در رشد و تعالی خویش بهره گیرند. مقالة حاضر با تکیه بر آیات کریمه و روش تفسیر موضوعی و معناشناسی و با هدف استخراج و شناسایی مهارتهای قرآنی غلبه بر نَفْس امّاره، آنها را مورد بحث قرار داده است. قرآن برای غلبه بر نَفْس امّاره، مجموعهای از مهارتهای شناختی (آگاهیبخشی به وجود سرای واپسین، سرانجام نَفْس امّاره هلاکت و جهنم و توجّه دادن بشر به درک حضور خداوند در زندگی) و مهارتهای رفتاری (پندپذیری، پیروی هدفمند و کنترل و محدود کردن نگاه) و مهارتهای معنوی (ایمان، ارتباط با خدا، تقوا و صبر) را ارائه داده است که به تفضیل در این نوشتار بدانها پرداخته میشود. حاصل نوشتار حاضر این است که آدمی برای غلبه کردن بر نَفْس امّاره و مقابله با خواستههای نَفْسانی حیوانی، ناگزیر از بهرهگیری از مهارتهای ارائه شدة قرآنی است تا در پرتو آنها بتواند به سعادت که مطلوب فطری اوست، نایل آید وگرنه از مطلوب فطری خویش دور مانده، بلکه به واسطة تبعیّت از خواستههای نَفْسانی امر شده از سوی نَفْس امّاره، از حیوان هم پستتر میشود.
سید صدرالدین طاهری
چکیده
تفسیر المیزان تألیف استاد علاّمه سیّد محمّدحسین طباطبائی، دارای سه ویژگی عمده است که آن را در بین تفاسیر شیعه و اهل سنّت ممتاز ساخته است: خلوص، جامعیّت و ابتکار. ویژگی «خلوص» پیشتر توسّط نگارنده تشریح شده است و بیان ابتکارات علاّمه در تفسیر قرآن موضوع چندین مقالة دیگر تواند بود. امّا «جامعیّت» بر حسب نگاه این مقاله دو جنبه ...
بیشتر
تفسیر المیزان تألیف استاد علاّمه سیّد محمّدحسین طباطبائی، دارای سه ویژگی عمده است که آن را در بین تفاسیر شیعه و اهل سنّت ممتاز ساخته است: خلوص، جامعیّت و ابتکار. ویژگی «خلوص» پیشتر توسّط نگارنده تشریح شده است و بیان ابتکارات علاّمه در تفسیر قرآن موضوع چندین مقالة دیگر تواند بود. امّا «جامعیّت» بر حسب نگاه این مقاله دو جنبه دارد: جامعیّت محتوا و جامعیّت منابع که هریک جداگانه همراه با شواهد کافی توضیح داده شده است و نظریّات بدیع و کمسابقهای در این تفسیر پیرامون موضوعات مهمّ تفسیری و مسائل خاص قرآنی ابتکاری که توسّط مؤلّف آن ارائه شده است. نمونههای این ویژگی به لحاظ تنوّع مسائل و موضوعات فراوانند که برخی از آنها در وسع این مقاله آورده شده است.
محسن نورایی؛ حدیثه سلیمانی
چکیده
شناخت انسان و بررسی ابعاد و شئون مختلف او مورد اهتمام ادیان، مکاتب و شماری از رشتههای علوم بشری است. «کرامت ذاتی انسان» به معنای شرافت، بزرگی و والایی او، نقطة تلاقی بسیاری از انگارههای انسانشناسانه است. نوشتار پیش رو، پژوهشی کتابخانهای و اسنادی است که به روش توصیفی ـ تحلیلی سامان یافته است و میکوشد تا با تمرکز بر سیرة ...
بیشتر
شناخت انسان و بررسی ابعاد و شئون مختلف او مورد اهتمام ادیان، مکاتب و شماری از رشتههای علوم بشری است. «کرامت ذاتی انسان» به معنای شرافت، بزرگی و والایی او، نقطة تلاقی بسیاری از انگارههای انسانشناسانه است. نوشتار پیش رو، پژوهشی کتابخانهای و اسنادی است که به روش توصیفی ـ تحلیلی سامان یافته است و میکوشد تا با تمرکز بر سیرة هشتمین پیشوای شیعیان، امام علی بن موسیالرّضا (ع) برخی از ابعاد کرامت انسان را در کلام گهربار و رفتار تابناک آن حضرت به بحث بگذارد. یافتههای پژوهش حاکی از جایگاه ویژة کرامت انسان در سیرة امام رضا (ع)است.همچنان که این یافتهها بیانگر تمایز این دیدگاه با دیدگاههای رقیب و غیر وحیانی است. مهمترین ویژگیهای نظریّة کرامت انسان در سیرة امام عبارتند از؛ برخورداری از صبغة توحیدی، سازگاری با دیگر آموزههای اخلاقی، اعتدال و میانهروی، برخورداری از ضمانت اجرایی درونی و جامعنگری.