محمد حسین بیات
دوره 7، شماره 22 ، فروردین 1395، صفحه 7-38
چکیده
موضوع اجل معلّق (قضای مشروط) و اجل مسمّی (قضای محتوم) در ارتباط با زمان مردن آدمیان، از دیرزمان مورد بحث مفسّران اسلامی بوده است. بعضی از آیات قرآن کریم، در اجل معلّق ظهور دارند؛ مثل آیة Pأَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطیعُونِ * یغْفِرْ لَکمْ مِنْ ذُنُوبِکمْ وَ یؤَخِّرْکمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی..: اینکه خدا را عبادت نمایید و ...
بیشتر
موضوع اجل معلّق (قضای مشروط) و اجل مسمّی (قضای محتوم) در ارتباط با زمان مردن آدمیان، از دیرزمان مورد بحث مفسّران اسلامی بوده است. بعضی از آیات قرآن کریم، در اجل معلّق ظهور دارند؛ مثل آیة Pأَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ وَ أَطیعُونِ * یغْفِرْ لَکمْ مِنْ ذُنُوبِکمْ وَ یؤَخِّرْکمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی..: اینکه خدا را عبادت نمایید و تقوا پیشه کنید و از دعوت من اطاعت نمایید تا خداوند گناهانتان را بیامرزد و مرگتان را تا وقتِ نامیدهشده (در علم خدا) به تأخیر اندازدO (نوح/ 3ـ4). لیکن برخی دیگر از آیات در اجل مسمّی ظهور دارند؛ مثل آیة Pنَحْنُ قَدَّرْنا بَینَکمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ: ما زمان مرگ را میان شما تعیین کردهایم و هیچ کس آن را تغییر نتواند دادO (الواقعه/60). نویسندة این مقاله، نخست با استناد به آیات و روایات، اجل معلّق و مسمّی را به اثبات رسانیده، سپس با استناد به مراتب علم خداوندی، به این نتیجه رسیده که دو گونه بودن اجل آدمی با یکدیگر منافات ندارند؛ چراکه بازگشت اجل معلّق به اجل مسمّی میباشد.
علیرضا حاجیان نژاد
دوره 7، شماره 22 ، فروردین 1395، صفحه 39-68
چکیده
در تمام فرهنگها و زبانها، کتابهای آسمانی اصلیترین آبشخور فکری پیروان آن ادیان بوده است و چون معجزة جاوید پیغمبر اسلام قرآن مجید (سخن) بوده، تأثیرگذاری آن بر افکار مسلمانان در خلق آثار ادبی از کتب آسمانی ادیان دیگر آشکارتر است. پس از قرآن مجید، سخنان رسول اکرم(ص) و امامان و پیشوایان دین، بیشترین تأثیر را بر آراء و افکار و خلق آثار ...
بیشتر
در تمام فرهنگها و زبانها، کتابهای آسمانی اصلیترین آبشخور فکری پیروان آن ادیان بوده است و چون معجزة جاوید پیغمبر اسلام قرآن مجید (سخن) بوده، تأثیرگذاری آن بر افکار مسلمانان در خلق آثار ادبی از کتب آسمانی ادیان دیگر آشکارتر است. پس از قرآن مجید، سخنان رسول اکرم(ص) و امامان و پیشوایان دین، بیشترین تأثیر را بر آراء و افکار و خلق آثار ادبی شاعران و نویسندگان مسلمان داشته است. با آنکه محقّقان مکرّر به این تأثیرپذیری اشاره کردهاند و موارد متعدّدی را باز نمودهاند. ولی تأثیر کتاب شریف نهجالبلاغه بر آثار ادبی، چنانکه شایستة جایگاه رفیع آن بوده، مورد توجّه قرار نگرفته است. سعدی شهسوار بیبدیل عرصة نظم و نثر فارسی، متأثّر از بلاغت و مفاهیم متعالی کلام امام علی(ع) بوده است و در گلستان، بیش از 200 مورد از مفاهیم نهجالبلاغه را اقتباس کرده است. در این مقاله به 62 مورد اشاره شده است.
سیده فاطمه شاه مرادی؛ کبری راستگو
چکیده
ظاهر برخی از واژههای قرآن، نظریّة ترادف کلمات این کتاب آسمانی را در ذهن برخی صاحبنظران برجسته نموده، به طوری که عدّهای، چه ضمن بیان معنای لغوی و چه بیان تفسیر این واژهها، مترادف بودن اینگونه کلمات را برگزیدهاند، حال آنکه بررسی معناشناسانه و توجّه به سیاقِ طرح این واژهها، تفاوتها و ظرافتهای ممیّزانة آن را تبیین مینماید، ...
بیشتر
ظاهر برخی از واژههای قرآن، نظریّة ترادف کلمات این کتاب آسمانی را در ذهن برخی صاحبنظران برجسته نموده، به طوری که عدّهای، چه ضمن بیان معنای لغوی و چه بیان تفسیر این واژهها، مترادف بودن اینگونه کلمات را برگزیدهاند، حال آنکه بررسی معناشناسانه و توجّه به سیاقِ طرح این واژهها، تفاوتها و ظرافتهای ممیّزانة آن را تبیین مینماید، واژههای «اصطفی» و «اختار» از این قبیل هستند. واژة «اصطفی» در قرآن کریم دلالت به برگزیدگى دارد و این برگزیدگی مخصوص پیامبران و انسانهای نیکو و کسانی است که با مجاهدت، خود را برای خدا خالص کردهاند و با دوری از گناه، ایمان و انجام عمل صالح صاحب درجات عالی شدهاند و شایستگی برگزیدگی از سوی خداوند متعال را پیدا کردهاند، امّا لفظ «اختار» در مواردی به کار رفته که مطلق انسان مورد نظر بوده است و یا در جایی که بین دو چیز مقایسهای روی داده، سپس موردی با توجّه به فضیلتی انتخاب شده است. بنابراین، کاربرد این کلمات در سیاقهای مختلف معنایی، غیر از معنای آنها در سیاق دیگری را میرساند و این مهم، اهمیّت توجّه بیش از پیش به سیاق آیات برای یافتن معنای لغوی را روشن و تبیین میکند.
فتحیه فتاحی زاده؛ فرشته معتمد لنگرودی
دوره 7، شماره 22 ، فروردین 1395، صفحه 95-132
چکیده
«بینامتنی» نظریّهای است که روابط بین متون و چگونگی ارتباط و تعامل آنها را مورد کنکاش قرار میدهد و موجب آفرینش متن جدید میشود. بر اساس این نظریّه، هر متنی یک بافت جدید از نقل قولهای متحوّل شده است. روابط بینامتنی ابزار مفیدی برای مخاطب در خوانش متن محسوب میشود. بر اساس این نظریّه، اتّصال خطبة فدک حضرت زهرا(س) (به عنوان قرآن ...
بیشتر
«بینامتنی» نظریّهای است که روابط بین متون و چگونگی ارتباط و تعامل آنها را مورد کنکاش قرار میدهد و موجب آفرینش متن جدید میشود. بر اساس این نظریّه، هر متنی یک بافت جدید از نقل قولهای متحوّل شده است. روابط بینامتنی ابزار مفیدی برای مخاطب در خوانش متن محسوب میشود. بر اساس این نظریّه، اتّصال خطبة فدک حضرت زهرا(س) (به عنوان قرآن ناطق) و قرآن صامت در دو سطح روساخت و زیرساخت قابل پژوهش است. به نظر میرسد که تعامل آگاهانة حضرت زهرا(س) با قرآن زمینة سازش و هماهنگی میان متن پنهان و متن حاضر را فراهم کرده است. از این رو، در موارد زیادی، درک عمیق خطبة فدک حضرت جز در پرتو شناخت رابطة کیفی آن با قرآن امکانپذیر نیست. این پژوهش به روابط بینامتنی خطبههای آن حضرت با قرآن کریم میپردازد تا افق معنایی جدیدی از این خطبه را ارائه دهد. روش مورد استفاده در این جستار، از نوع تحلیلیـ اسنادی است. نتایج به دست آمده از تحقیق، گویای آن است که پُربسامدترین روابط بینامتنی خطبة فدک با قرآن، از نوع ساختاری است و به شکل نفی متوازی است که در آن، حضرت توانسته نوعی سازش استوار میان کلام خویش و متن غایب ایجاد کند و تعاملی آگاهانه با آن خَلق نماید.
سید محمود طیب حسینی؛ خدیجه بنایی
دوره 7، شماره 22 ، فروردین 1395، صفحه 133-166
چکیده
واژة «کریم» از نظر مفهوم و معنا یکی از واژههای مهم و در عین حال، پیچیدة قرآنی است که تاکنون با رویکرد معناشناسانه به آن پرداخته نشده است. پژوهش حاضر کوشیده است تا به روش توصیفی ـ تحلیلی، این واژه را در قرآن مجید، مورد واکاوی قرار دهد. در این پژوهش، با استفاده از قاعدة سیاق و ارتباط مفهومی واژة «کریم» با واژههای همنشین و ...
بیشتر
واژة «کریم» از نظر مفهوم و معنا یکی از واژههای مهم و در عین حال، پیچیدة قرآنی است که تاکنون با رویکرد معناشناسانه به آن پرداخته نشده است. پژوهش حاضر کوشیده است تا به روش توصیفی ـ تحلیلی، این واژه را در قرآن مجید، مورد واکاوی قرار دهد. در این پژوهش، با استفاده از قاعدة سیاق و ارتباط مفهومی واژة «کریم» با واژههای همنشین و جانشین، چگونگی کاربرد این واژه در سراسر آیات قرآن مجید تبیین گردیده است. واژة «کریم» در قرآن از دایرة تنوّع معنایی گستردهای برخوردار است و در یازده معنا از قبیل: بخشش بلاعوض، عطای بدون نقصان و خواری، عطای بدون طلب، مختوم به مُهر، پُرفایده و ... به کار رفته است. همچنین، این واژه با واژههای «مجید» و «جواد» بر محور جانشینی در یک حوزة معنایی قرار دارد. کشف مؤلّفههای معنایی «کریم» سبب آشکار شدن بخش اندکی از معارف نهفته در باطن آیات میشود و نشاندهندة نظاممند بودن اندیشة قرآن است.
صدیقه شرکت مقدم
دوره 7، شماره 22 ، فروردین 1395، صفحه 167-192
چکیده
برگردان اسماء الهی از زبانی به زبان دیگر، بسیار دشوار و به باور شماری از نظریّهپردازان معاصر عرصة ترجمه، کاری نشدنی است. ولی از آنجا که یکی از راههای آشنایی با پروردگار، قرآن است و او از طریق صفات خود به معرّفی خویش در این کتاب مقدّس میپردازد، ترجمة آن لازم و واجب است. امّا در عین حال، ترجمهای نادرست از اسماء الهی میتواند ذهن ...
بیشتر
برگردان اسماء الهی از زبانی به زبان دیگر، بسیار دشوار و به باور شماری از نظریّهپردازان معاصر عرصة ترجمه، کاری نشدنی است. ولی از آنجا که یکی از راههای آشنایی با پروردگار، قرآن است و او از طریق صفات خود به معرّفی خویش در این کتاب مقدّس میپردازد، ترجمة آن لازم و واجب است. امّا در عین حال، ترجمهای نادرست از اسماء الهی میتواند ذهن خواننده را تحت تأثیر قرار دهد و تصوّری غلط و مبهم از خداوند در او ایجاد نماید. در این مقاله، سعی بر آن است تا با بررسی تحلیلیـ مقایسهای ترجمة اسماء خداوند در آیة بیست و سه سورة «الحَشر» از سوی آندره شوراکی و کازیمیرسکی، به ترجمهپذیری ویا ترجمهناپذیری آن بپردازیم. به منظور نیل به این مقصود، با استناد به کتب لغت، تفسیر و لغتشناسی، و با عنایت به تفاوتهای ظریف معنایی واژگان از منظر ریشهشناسی و زبانشناسی، برآنیم تا به بررسی و تحلیل معادلهای انتخابی این دو مترجم بپردازیم. این پژوهش نشان میدهد که در بیشتر معادلگزینیها، توجّه کافی به ریشه و معنای صحیح اسماء الهی صورت نگرفته است و ترجمة تفسیری و یا اضافه کردن یک قید و یا صفت تأکیدی به معادل انتخابی در زبان مقصد، میتواند به عنوان راهگشایی در درک ترجمه دقیق اسماء الهی پیشنهاد شود.
اشکان نعیمی؛ حمیدرضا قاسمی
دوره 7، شماره 22 ، فروردین 1395، صفحه 193-216
چکیده
ذخایر طبیعی توسط خداوند برای استفاده انسان در عالم طبیعت به ودیعه گذاشته شده است. این منابع به میزان بسیار محدودی در اختیار ما هستند و با استفاده کردن به اتمام میرسند. سوال پیش رو این است که نسلهای بعد از ما چه نسبتی با این منابع دارند؟ از منظرهای مختلفی میتوان به این پرسش پاسخ داد، ما در این مقاله قصد داریم با مراجعه به منابع احکام ...
بیشتر
ذخایر طبیعی توسط خداوند برای استفاده انسان در عالم طبیعت به ودیعه گذاشته شده است. این منابع به میزان بسیار محدودی در اختیار ما هستند و با استفاده کردن به اتمام میرسند. سوال پیش رو این است که نسلهای بعد از ما چه نسبتی با این منابع دارند؟ از منظرهای مختلفی میتوان به این پرسش پاسخ داد، ما در این مقاله قصد داریم با مراجعه به منابع احکام به پاسخ این سوال بپردازیم. این منابع استفاده از ذخایر طبیعی را حق مسلّم همة انسانها میداند و عدالت اقتضا میکند که حق نسلهای آتی نسبت به این ذخایر به رسمیّت شناخته شود. راه حل منصفانهای که به نظر میرسد این است که نسل حاضر در استفاده از منابع زیادهروی نکنند و در قبال استفاده از این منابع، سرمایههایی از نوع دیگر ایجاد کنند تا در اختیار نسلهای بعدی قرار گیرد.